عکس های رویایی

  +

   +

فیل واش

  +

اگر کسي شما را تحت فشار رواني قرار مي‌دهد، بخواهيد رهايتان کند

وبلاگ"مطالعات منابع انساني در ايران"

اهداف احساسات و محدوديت‌هاي خويش را بشناسيد و با آرامش با آن‌ها برخورد نماييد. خواه از طريق مطالعه، خواه از طريق انديشيدن و تفکر. سعي کنيد بعضي راه‌هايي را که باعث شناخت شما از خودتان مي‌شود و اين که چه چيزهايي شما را خوشحال مي‌کند، پيدا کنيد. چنانچه به اين توصيه عمل کنيد، بهتر قادر به کنترل زندگي و مشکلات پيش روي خود خواهيد بود.
ممکن است سخت به نظر برسد اما سعي کنيد رفتارتان گوياي اين باشد که از خودتان مواظبت مي‌کنيد. حتي اگر هميشه احساس عدم اطمينان مي‌کنيد، برخورد و رفتار مثبت را به دنياي اطراف هديه دهيد. برخورد مردم با شما متأثر از رفتار و پوشش شماست. بنابراين خود ارزشي و خود اعتمادي را به نمايش بگذاريد تا احترام را براي شما به ارمغان آورد.
همه ما با سخت کوشي، خواهان تأمين امنيت و رفاه خانواده مان هستيم. اما مهم اين است که تعادل را در زندگي حفظ کنيم. معمولاً آنچه از نظر مالي دنبال مي‌کنيم با آنچه که تحقق مي‌يابد يکسان نيست. اگر براي شما تأمين معاش مهمتر از صرف وقت با عزيزان يا لذت بردن از زندگي است، بهتر است در تعيين اولويت‌ها بازنگري کنيد. سعي کنيد برقراري تعادل را از کسي که بين زندگي شغلي و خانوادگي‌اش اين توازن را ايجاد کرده بياموزيد يا اينکه با خانواده يا دوستانتان راجع به تأثيرات شغلي تان بر روي آن‌ها صحبت کنيد.
از ارتباط مسموم که در شما احساس ناراحتي، عصبانيت يا ناامني مي‌کند اجتناب کنيد. حتي‌المقدور ارتباط خويش را با کساني که براي شما افسردگي به ارمغان مي‌آورند به حداقل برسانيد، کساني که اکثرا محبت‌هاي دريافتي را بدون پاسخ مي‌گذارند يا کساني که دائما از شما انتقاد مي‌کنند. صداقت سخنان چنين افرادي را مورد ارزيابي قرار دهيد تا ببينيد که ميزان حقايق موجود در سخنانشان تا چه حد براساس ارتباطي مثبت و خوش‌بينانه است. اگر کساني شما را تحت فشار رواني قرار مي‌دهند صريحا از آنها بخواهيد شما را رها کنند.

سعي کنيد از حداکثر توانايي‌هايتان استفاده کنيد و به قدرت خويش اتکا کنيد. علايق شخصي‌تان را با مطالعه و رفتن به کلاس توسعه دهيد. علايق جديد را امتحان کنيد و شکست‌هايتان را به کار گيريد.

همه ما بخشي از اوقاتمان را از دست داده‌ايم، اما افراد موفق از شکست‌هايشان درس گرفته‌اند و مغلوب شکست‌شان نشده‌اند. اگر شما توانايي‌هايتان را به خوبي افزايش دهيد و نقش مثبتي داشته باشيد واقعاً قادر به تغيير موقعيت‌هاي منفي به موقعيت‌هاي مثبت خواهيد بود.

«لذت بردن از جمع دوستان» و «تنهايي» دو بخش از زندگي‌اند که براي تقويت روحيه بسيار مهم اند. زماني را براي لذت بردن از تنهايي خويش صرف کنيد. چنانچه اين امر را سخت يافتيد ممکن است با توسل به اجتماع از مشارکت در موضوعات مهم دوري کنيد.

با روشي روشن و در عين حال همراه با آرامش و متانت، احساساتتان را نسبت به خانواده، دوستان و مدرسه و دانشگاه تان بيان کنيد و با دقت کامل به جواب آنها گوش فرا دهيد. هرگز خود را تحت فشاري که ناشي از عدم بيان احساساتتان است قرار ندهيد. چراکه اين فشار، انفجار ناگهاني در پي خواهد داشت و ديگران شما را به «عصبانيت» خواهند شناخت. عصبانيتي را که باعث پريشاني و دانستن نقاط ضعف شما مي‌شود کنترل کنيد. هرگز اجازه ندهيد ديگران ذهن شما را بخوانند. 

ايده‌هاي جديد، بـا انديشيدن به‌دست مي‌آيند

وبلاگ"به انديش"
 
افراد از نظر خلاقيت متفاوت‌اند. كسي كه زندگي خلاق دارد، احساس توانمندي را در خود پرورش مي‌دهد، با مهر و محبت ناكامي‌ها را مي‌پذيرد و نيروهايش را در راه تحقق اهدافي كه دارد بسيج مي‌كند‌. ايام گرانبهاي عمر را به بطالت تباه نمي‌كند، خوب مي‌داند كه بيكاري و وقت گذراني و به فراغت پرداختن بيش از اندازه اسباب تكدر خاطر مي‌شود‌.
 انسان خلاق دلبسته ماديات نيست. اتومبيل‌هاي گــران قيمت و لباس‌هاي فاخر و خانه‌هاي مجلل ممكن است خوب باشند، اما اصل نيستند‌.
انسان خلاق سعادت را در القاب و زندگي در محلات مشهور و خوش آب و هوا جستجو نمي‌كند‌.
انسان خلاق از سرگرمي‌هاي انفعالي فاصله مي‌گيرد. از انگاره‌هاي انفعالي حذر مي‌كند و علاقه‌مند و بانشاط در جهت هدف‌هايش گام برمي‌دارد. به قدري محو زندگي است كه فرصتي براي خودخواهي پيدا نمي‌كند و جان كلام آنكه، مشتاق و هدف‌گراست.

احساس جواني دائم دارد، احساسي كه همه به آن نياز دارند و متاسفانه اغلب از آن محروم هستند‌. اگر چنين است زمان برنامه‌ريزي است، زمان ايجاد تصوير ذهني سالمي‌است كه اساس زندگي خلاق است، زمان شروع و شروع هرگز دير نيست.

سازمان‌هاي خلاق خصوصيات ويژه‌يي را دارا هستند. مهمترين ويژگي اين سازمان‌ها انعطاف‌پذيري آنها در رويارويي با بحران‌هايي است كه غالباً ناشي از رقابت‌هاي اقتصادي است.
سازمان‌هاي انعطاف‌پذير با مسائل و تنگناها برخورد منطقي و محققانه داشته، در صورت نياز به تغيير و تحول، پس از بررسي دقيق و عالمانه، آن را اعمال مي‌كنند. ساختار خلاق، نمـايانگر روابط واحدهاي آن و نشـــان‌دهنده ميــزان انعـطاف پذيري آن است. سازمان‌هايي كه داراي ساختار غيرقابل انعطاف باشند، براي ايجاد همكاري و وحدت در دوران بحران، دچار آشفتگي مي‌شوند‌.

ايده‌هاي جديد، بـا انديشيدن به دست مي‌آيند كه در آن ذهن به طور عميق با يك مساله درگير مي‌شود و به تجسم آن مي‌پردازد و با حذف يا تركيب واقعيت‌هاي موجود، به روشن شدن فكر جديد كمك مي‌كند.
بينشي كه بــــدين ترتيب حاصل مي‌شود، قوه تصور را در يافتن فكرهاي جديد تغذيه مي‌كند. منشاء فكـــر جديد، قوه تصور و تخيل است نه قدرت منطقي بشـر. سرنخ‌هاي مختلفـي كه به دست مي‌آيد، مورد ارزيابي قرار گرفته و به هم ربط داده مي‌شود تا بهترين فكر به دست آيد‌.

افكار بشري با يكديگر ارتباط دارند و بافت بهم پيوسته‌اي را تشكيل مي‌دهند، به همين دليل قدرت تداعي در ايجاد و ظهور يك فكر جديد بسيار كارساز و موثر است‌.

به طور كلي، وجود محيط خلاق از مهمترين عوامل رشد خلاقيت است. در محيط نامطلوب براي پرورش خلاقيت از انديشه‌هاي جديد و نو بيشتر انتقاد مي‌شود و تمايلات دگرگوني و تغيير با مقاومت و ممانعت تقابل مي‌كنند‌.
يكي از روش‌هاي مهم متبلور كردن خلاقيت به وجود آوردن فضاي محرك، مستعد و به طور كلي خلاق است، بدين گونه كه مسوولان ســـــازمان بايد به طــور مستمر آمادگي شنيدن انديشه‌هاي بديع و نــوين را داشته باشند و نظرات جديد و ارائه راههاي تازه را تقويت كنند.

متاسفانه بسياري از مـــديران نمي‌توانند چنين جوي را در سازمان خود بپذيرند. آن‌ها نمي‌توانند فرآيند مستمر تغيير، كه لازمه خلاقيت هست، به صورت دائم تحمل كنند‌. 

رسالت هر انساني، زندگي توام با شادي و موفقيت است.

وبلاگ"موفقيت نامحدود"
Rest at Harvest', Adolphe William Bouguereau (1825-1905) +
براي رسيدن به موفقيت در زندگي لازم است که به موفقيت بينديشيم. نکته‌اي هست که در مورد همه آدم‌ها صدق مي‌کنه و اون هم اينه که به هر چي فکر کني اون بزرگتر مي‌شه و تو زندگيت نمايان مي‌شه، پس به شادي و موفقيت بينديشيم تا اونا رو تو زندگيمون با تمام وجود حس کنيم.
بايد ايمان بياريم که مي‌تونيم شاد و موفق باشيم و اصلا تو دنيا هستيم که شاد و موفق باشيم.
رسالت هر انساني در زندگي، زندگي توام با شادي و موفقيته...
مهم اين نيست که امروز تو چه شرايطي هستيم، چيزي که مهمه اينه که مي‌خواهيم شاد و موفق باشيم و با ايمان به اين مطلب روزبه روز شاهد شادي و موفقيت بيشتري تو زندگيمون خواهيم بود.
پس به آرزوهامون اجازه خودنمايي بديم، از افکار منفي پرهيز کنيم و با يادآوري اين نکته که انسان هر چيزي رو که بتونه تصور کنه مي‌تونه بهش برسه، براي خودمون اهداف بلندي رو در نظر بگيريم.

روزها و ساعت‌ها به اهدافمون فکر کنيم تا اجازه بديم که اين اهداف بزرگتر و قوي‌تر بشن. بدين ترتيب با فکر کردن به اهدافمون انرژي بيشتري رو تو زندگيمون حس کنيم و با استفاده از اين انرژي، دست به تلاشي مستمر و پيگير براي رسيدن به اهدافمون بزنيم.

رهاورد اين حرکت نوراني شادي و موفقيت روز افزونه. شادي و موفقيتي که زندگي ما رو زيبا و پر از طراوت مي‌کنه و رهاورد اين چنين زندگي براي ديگران عشق و محبت است.

تولد جوجه فلامینگو در باغ وحش مونیخ (عکس)

استادی که در کلاس درس شاگردش حاضر شد !


ابوزكريا يحيي بن ماسويه(777-857 ميلادي) از پزشكان برجسته‌ي جندي‌شاپور بود كه به دعوت خليفه‌ي عباسي به بغداد رفت و در آن جا به آموزش پزشكي پرداخت. ابن ماسويه كتابي در چشم پزشكي نوشت كه به زبان عربي موجود است و كهن‌ترين كتاب چشم پزشكي دوره‌ي اسلامي به شمار مي‌آيد. مي‌گويند چون در دوره‌ي اسلامي تشريح انسان جايز نبود، به تشريح ميمون مي‌پرداخت.

  ابن ماسويه به داشتن زبان تيز و بي‌پروايش مشهور بود و سخنان كنايه آميزش گاه چنان گيرا بوده كه در تاريخ ثبت شده است. براي مثال، ابن نديم در كتاب الفهرست مي‌نويسد روزي به يكي از دربارياني كه او را آزار رسانده بود، گفت: "اگر نابخردي و نافهمي كه در وجود توست به فراست تبديل مي‌شد و آن را بين صد سوسك توزيع مي‌كردند، هر يك از آنان در معرفت از ارسطو پيش مي‌افتاد!"

  يكي از شاگردان اين پزشك چيره‌دست ولي تندزبان، به نام حنين بن اسحاق، روزي در كلاس درس با پرسش‌هاي بي‌پايان خود، استادش را كلافه كرد. استاد از كوره در رفت و بر سر حنين فرياد زد: "برو به همان جا كه از آن جا آمدي. به نظر من تو هم بايد بروي مانند همشهري‌هاي ديگرت در حيره صرافي كني. دست از پزشكي بردار. اين براي تو شغل نمي‌شود!"

  نوشته‌اند كه حنين از اين سخن بسيار آزرده خاطر گشت و تصميم گرفت با آموختن زبان يوناني و دست يافتن به كتاب‌هاي پزشكان يوناني پاسخي عملي به سخنان تحقيرآميز استادش بدهد. چنين كرد و از پزشكان برجسته‌ي روزگار خود شد به گونه‌اي كه جبرئيل بختيشوع، پزشك جندي‌شاپوري كه حنين نزد او شاگردي كرده بود، او را "استاد حنين" صدا مي‌كرد، حال آن كه هنوز به بيست سالگي نرسيده بود.

  حنين بن اسحاق با پشتيباني بنوموسي(پسران موسي بن شاكر خراساني) كار ترجمه‌ي آثار يوناني به عربي را آغاز كرد. روزي چند برگ از ترجمه‌هاي او را به ابن ماسويه نشان دادند و او در پاسخ گفت: "يك چنين ترجمه‌اي كار بشر معمولي نيست، مگر اين كه ارواح مقدس او را در اين كار ياري كرده باشند." هنگامي كه دريافت آن ترجمه‌ها كار حنين به اسحاق است، گفت: "به حنين بگوييد كه من افتخار مي‌كنم اگر اجازه بدهد از اين پس از جمله‌ي دوستانش باشم."

  حنين در بغداد تدريس پزشكي را آغاز كرد و جبرئيل بختيشوع هفتاد ساله، بي‌آن‌كه احساس حقارتي بكند، در جلسه‌ي درسش حاضر مي‌شد. نوشته‌اند گاهي ابن ماسويه نيز در مجلس درسش حاضر مي‌شد، يعني در كلاس درس شاگرد خود كه روزي با گفتار تندش او را از مجلس درس بيرون كرده بود.

وضعيت کنوني‌ شما نتيجه تصميم‌گيري‌هايتان در گذشته است

ازوبلاگ"مديريت


يکي از مهم‌ترين لحظات زندگي هر انساني چه در عرصه‌ي فردي، چه در محيط کاري و اجتماعي لحظاتي هستند که تصميم مي‌گيرد. 
هنگامي‌که تصميم مي‌گيريد، يعني در بين راه‌هاي مختلف راهي را که در آينده مي‌خواهيد طي کنيد، در حقيقت پايه و اساس زندگي فردي يا کاري خود را پي‌ريزي مي‌کنيد. اين انتخاب‌ها هر چند جزئي هم که باشند مهم هستند؛ زيرا با چيدن اين انتخاب‌ها در کنار هم آينده شما مشخص مي‌شود و زندگي‌تان شکل مي‌گيرد.

به ياد داشته باشيد که وضعيت کنوني شما نتيجه تصميم‌گيري‌هاي گذشته شماست. به گذشته خود نگاهي کوتاه بيندازيد و ببينيد تاکنون چه تصميماتي گرفته‌ايد و چه تاثيراتي در زندگي‌تان داشته است. اهميت اين تصميم‌گيري‌ها هنگامي ‌بيشتر مي‌شود که نتايج و اثرات اين تصميم به جز بر خود شخص شامل حال ديگران نيز شود.

تصميم‌گيري مهم است؛ اما هنگامي‌ مي‌تواند موثر و مفيد باشد که در راه رسيدن به هدفي از پيش تعيين شده اخذ شود. نداشتن هدف يعني حرکت در کويري تاريک که انسان در هر زمان به سمتي حرکت مي‌کند. از مهمترين عوامل تصميم‌گيري انتخاب هدف است؛ يعني قبل از اينکه تصميمي‌ گرفته شود بهتر است هدفي انتخاب کرد تا براي رسيدن به آن هدف تصميم‌گيري کرد.

انتخاب و شناخت هدف هنگامي ‌اهميت زيادي پيدا مي‌کند که مربوط به حرکت جمعي باشد. حرکتي که توسط مديران هدايت و رهبري مي‌شود. شناخت هدف و همچنين تعيين و تبيين هدف از اهم امورات و مديران و از ارکان اساسي برنامه‌ريزي و تصميم‌گيري است.

مديريتي که نداند هدف اصلي واحد تحت پوشش ايشان چيست، نمي‌تواند مجموعه را به ساحل مقصود برساند. برنامه‌ريزي، سازماندهي، کنترل و رهبري از مهمترين فعاليت‌هايي هستند که صاحبنظران علم مديريت آن‌ها را جزو وظايف مديريت دانسته‌اند و بايستي توجه داشت که تمامي ‌اين‌ها ساز و کار رسيدن به هدف را مهيا مي‌کند.

مديريت موثر و کارا درصدد آن است که با بهترين روش يا به‌کارگيري مطلوب منابع و امکانات به هدف‌هاي تحت پوشش برسد و رسيدن به هدف يا انجام دادن کارهاي درست و درست انجام دادن کارها به دست مديراني امکان‌پذير است که واجد شرايط مديريت باشند و هدف آن‌ها اعتلاي جامعه و مجموعه تحت پوشش خويش است.

تعيين هدف‌ها نتايج پاياني را مشخص مي‌کنند و هدف‌هاي کلي از راه رسيدن به هدف‌هاي فرعي به دست به دست مي‌آيد. به هر تقدير تمامي‌ اهداف از کوتاه‌مدت، ميان‌مدت و بلندمدت وسيله‌ي به دست آوردن هدف کلي مجموعه هستند. لذا اهداف بايد کاملا روشن، مشخص و قابل فهم باشد. 

راز عمر طولانی مرد 256 ساله


ارامش خود را حفظ کنید مثل لاک پشت بشینید ، مثل کبوتر با نشاط راه بروید و مثل سگ بخوابید .

 اینها راز عمر طولانی لی چینگ یون (Li Ching Yuen )' است که انها را در قلب نصیحت به ما می دهد . چیز زیادی در مورد این مرد مشخص نیست  . او در همان روستایی که به دنیا امد در سال 1993در 256 سالگی فوت کرد در حالیکه 23 همسرش قبل از وی مرده بودند .  وی تا ان زمان180 فرزندش را بزرگ کرده بود .
همچنین بخوانید

تبلیغ جالب چاقوی WMF

  +

بدون شرح

بدون شرح

  +

سوپ جوجه !

احمق و احمق تر ...

  +

از اون حرفا


زندگی مثل پیانو است,دکمه های سیاه برای غم ها و دکمه های سفید برای شادی ها .اما زمانی می توان آهنگ زیبایی نواخت که دکمه های سیاه و سفید را با هم بفشاری.

مطمئن ترين اصل در طول زندگي خودسازي است نه اصلاح ديگران.

در زندگي دو چيز است که انسان مي تواند به آن دست يابد: اول به دست آوردن آرزوها و سپس لذت بردن از آنها. خردمندترين انسانها دومي را انتخاب مي کنند.

براي اولين و آخرين بار زندگي کنيد و تک تک روزهاي آن را به عنوان يک زندگي مستقل به حساب بياوريد.

فرصت ها سخت به دست می آیند, و زود از دست میروند. . . پس سعی کن از آن گونه انسان هایی باشی که برای گفتن احساساتت از هیچ کس و هیچ چیز ترسی نداری. . . شاید آن که امروز هست فردا نباشد. . .

در زندگی آنچه را لیاقتش را داریم به ما میرسد نه آنچه را که آرزویش را داریم

مانند پرنده باش


مانند پرنده اي باش که روي شاخه سست وضعيف لحظه اي مي نشيند
 و آواز مي خواند
 و
احساس سرما مي کند
شاخه مي لرزد ولي
 با اين حال به آواز خواندن خود ادامه مي دهد
 زيرا

مطمئن است که بال و پر دارد

به جاي تعقيب کردن چيزي روي جذب آن متمرکز شويد

 وبلاگ"خانه مديران جوان"

وقتي چيزي را تعقيب مي‌کني، بدان معناست که آن چيز دارد از تو دور مي‌شود. پس چگونه انتظار داري به چيزي برسي که دائم دارد از تو مي‌گريزد!؟

از اين به بعد به جاي اين‌که مستقيما چيزي را تعقيب کني سعي کن آن را به سمت خودت جذب کني.
وقتي چيزي را تعقيب مي‌کني تمام تمرکز و توجهت را روي آن چيز مي‌گذاري، حال اين چيز مي‌خواهد پول باشد يا شغل يا برقراري ارتباط با شخصي ديگر يا هر چيز ديگر و اين مي‌تواند فوق‌العاده وحشتناک و دل سردکننده باشد، چراکه تو روي چيزي متمرکز شده‌اي که خارج از توست و روي آن کنترل بسيار کمي داري.
اما بر عکس وقتي به جاي تعقيب کردن و منت کشيدن، روي جذب آن چيز متمرکز مي‌شوي، تصوير کاملا دگرگون مي‌شود.
نيروي تمرکزت متوجه نيروي دروني‌ات مي‌شود. يعني همان موضوعاتي که تقريبا به صورت کامل تحت کنترل تو هستند. 

بیا بریم دشت؛ کدوم دشت!


زندگی عشایری در دل کوه زمانی عجیب و غریب می شود که بدانی در گوشه هایی از این خاک، هنوز کسانی پیدا می شوند که زرق و برق زندگی شهری و کافی شاپ نشینی دلشان را زده و دوباره برگشته اند سر خانه اول؛ چادرنشینی.

اگر تا 4 سال پیش کسی می خواست عبادالله را ببیند، می بایست سراغ کارواش شهرآرا – بین پل گیشا و آزمایش – را می گرفت تا پیدایش کنند اما جوان 29 ساله خرم آبادی الان در «چشم کبود» خرم آباد دارد برای خودش گندم و جو درو می کند و شب ها در سیاه چادر می خوابد. عبادلله در مدت کمی که تهران بود، خلق و خوی پایتخت را گرفته است و همسرش را در خرم آباد به کلاس خیاطی می فرستد و خودش کشاورزی می کند؛ چیزی که هم ولایتی هایش را خیلی متعجب کرده است؛ «زن باید اینجا کنار مردش باشد ولی من زیاد به این چیزها معقتد نیستم. دوست ندارم همسرم همیشه اینجا باشد. می خواهم برای خودش هنری یاد بگیرد. برای همین فرستادم اش پیش پدرش تا در شهر بتواند به کلاس هایش برسد». عبادالله با کلاه لبه دار و خنده ای که بر لب دارد، همراه مادر، خواهرها و برادرهایش ماه هاست که در 2 سیاه چادر زندگی می کند و به قول خودش تازه «طعم زندگی» را چشیده است.
به خواندن ادامه دهید