نگاهی به وبلاگ ها : مثل آدم‌هاي يك بعدي نباشيد

وبلاگ پیمان

انگيزه شخصي شما کجاست؟ چرا هيچ عاملي باعث نمي‌شود که بخواهيد صبح زود با رضايت کامل پا شويد يا شب‌ها تا دير وقت کار کنيد و نه براي اينکه از چيزي فرار کنيد يا پول دربياوريد، چون مجبوريد؛ بلکه صرفا براي آرزويي که در سر داريد. چرا ايده‌ها بايد روزها و سال‌ها روي تاقچه خاک بخورند؟

بچسبيد به ايده‌تون. قرار نيست اولش موفق بشيد يا يک شبه ره صد ساله بريد. طول خواهد کشيد. اگر آدم کار نيستيد، پس اداش رو هم در نياريد. براي اينکه متوجه بشيد چه کارنامه‌اي داريد، نگاهي به سه سال گذشتتون بکنيد، به آروزهايي که داشتيد و ببينيد کدوم يکيش رو انجام داديد و براي تحققشون چه کارهايي کرديد؟ کدوم کفه سنگين تره؟ کفه سخت کوشي و هدفمندي يا علافي و چرخيدن‌هاي بيهوده؟

انگيزه شخصيتون رو هميشه بالا نگه داريد. راه‌هاي مختلفي براي اين کار هست. کاري رو انجام بدهيد که بهتون حال مي‌دهد و پر از انرژيتون مي‌کند. شما هر آرزو و رويايي مي‌توانيد داشته باشيد و به هيچ کسي هم ربطي نداره که اين آرزو چقدر بزرگ يا کوچکه؟ مهم اينه که خودتون بريد دنبالش. آدم‌هاي منفي‌باف و حسود رو يک راست روانه سطل آشغال کنيد. با کساني باشيد که به شما انرژي مثبت مي‌دهند.

از کمبودها نترسيد. تنها آدم‌هاي ترسو از کمبود امکانات ناله مي‌کنند. آره گاهي آدم عصبانيه يا کارش گره خورده، ممکنه غر بزنه، ممکنه درد دل کنه يا نا اميد بشه، اما فردا صبح بايد پاشي، رو پات وايسي و دوباره حرکت کني. کمبود امکانات همه جا هست. منتها هر جايي با يه سري مشخصات و مختصات خودش.

مطالعه کنيد و گوش دهيد. اين دو عادت رو هيچ کدوم از ما ايراني‌ها نداريم و گردنکشي توي اين قضيه به وفور است. پرسش اصلا عيب نيست. دوم اينکه گوش دهنده خوبي باشيد. مثل آدم‌هاي يک بعدي نباشيد که فقط و فقط با تعصب روي حرف خودشون مي‌ايستند. اگر کسي حرف درستي مي‌زد و پشتيباني حرف‌هاش هم معقولانه بود از موضع خودتون بياييد پايين...

سخن بزرگان : ارزش خندیدن

 

بی مصرف ترین روزها روزی است که در آن نخندیده باشیم .

(( چارلز فیلد ))

درس زندگی : از عامل اضطراب‌زا فرار نكنيد!

بروز اضطراب مي‌تواند علل و انواع گوناگون داشته باشد اما در هر حال زندگي فرد را دچار اختلال و مشكل مي‌كند.

برخي از انواع اضطراب‌ها علل و عوامل مشخصي دارند و برخي از آنها علت آشكاري ندارند.

به گفته محققان، گاهي اوقات ممكن است اين اضطراب بسيار شديد باشد تا جايي كه زندگي عادي فرد را با مشكل مواجه كند.

قطعا شدت و علت بروز اضطراب در روش‌هاي به كار گرفته براي کاهش آن تاثيرگذار است، اما متخصصان با انتشار مقاله‌اي در مجله آنلاين "سايكولوژي امروز" اعلام كردند كه چند روش عمومي وجود دارد که مي‌توان در تمام موارد براي تخفيف اضطراب، آنها را بکار برد. البته بايد به خاطر داشت كه اين روش‌هاي عمومي شايد به تنهايي قادر به کنترل اضطراب‌هاي شديد نباشند.

يكي از معمول‌ترين راه‌ها براي كاهش اضطراب استفاده از تكنيك «relaxation» (آرامش ورزي) است.

اين تكنيك روشي بسيار عالي براي کنترل اضطراب است. از اين روش عمدتا در جريان روان درماني انواع اضطراب‌ها، وسواس‌ها و ساير اختلالات رواني يا ذهني استفاده مي‌شود. اما افراد مي‌توانند با يادگيري اين تكنيك بدون قرار گرفتن در جلسات روان درماني، آرامش روزمره خود را تامين کنند.

استفاده طولاني مدت از اين روش سبب حفظ آرامش روزمره در زندگي فرد شده و موجب مي‌شود فرد کنترل بيشتري روي علائم اضطرابي خود داشته باشد. در اين روش به فرد آموزش داده مي‌شود به انبساط و شل کردن عضلات خود بپردازد. انقباض عضلات يکي از علائم اساسي اضطراب است و احساس چنين علائمي متقابلا شدت اضطراب فرد را افزايش مي‌دهد.

يكي ديگر از شيوه هاي متداول كاهش اضطراب كنترل تنفس است.

تحقيقات نشان مي‌دهد كه افراد در حالتهاي اضطرابي تنفس درستي ندارند. دم و بازدم آنها معمولا به صورت سطحي انجام مي‌پذيرد و خود اين شيوه نادرست موجب مي‌شود فرد دي‌اکسيد کربن خود را به طور کامل تخليه نکرده و اکسيژن کافي جايگزين آن نکند. به اين ترتيب سطح اضطراب معمولا افزايش مي‌يابد. با استفاده از اين روش فرد ياد مي‌گيرد دم و بازدم خود را به آرامي و با كنترل آگاهانه و ارادي انجام دهد.

نكته سوم از بين بردن افکار منفي براي کاهش اضطراب است.

 اغلب در جريان اضطراب هجوم افکار منفي ذهن فرد را دربرمي‌گيرد و اين جريان تاثير مخربي روي ذهن فرد و آرامش او دارد. براي کاهش اضطراب بهتر است فرد به اين دسته از افکار خود توجه و آنها را شناسايي کرده و افکار مناسبي را جايگزين آنها كند.

يكي ديگر از راهكارهاي مهم براي كاهش اضطراب، فعاليت كردن است.

 در زمانهايي که احساس نگراني و اضطراب داريد بهتر است به کار و فعاليتي مشغول شويد. ذهن انسان در يک لحظه نمي‌تواند به چند موضوع متفاوت فکر کند. کاري پيدا کنيد که برايتان سرگرم کننده باشد و مشغول شويد. اين عمل باعث خواهد شد راحت‌تر با افکار اضطراب‌زا مبارزه کنيد. در واقع خواهيد توانست ذهن خود را از درگير شدن با افکار منفي منحرف کنيد و به کارهاي ديگري بپردازيد. در اين ميان بايد تذكر داد كه نقش فعاليتهاي منظم ورزشي براي کاهش اضطراب اثبات شده و بسيار مفيد است.

ورزش کردن باعث خواهد شد که شما در مواجهه با شرايط اضطراب‌زا خونسردي و آرامش بيشتري داشته باشيد. ورزش تاثيرات فيزيولوژيکي بر بدن دارد که اين تاثيرات فيزيولوژيک فراهم کننده آرامش در افراد هستند.

محققان درعين حال توصيه مي‌كنند كه از عامل اضطراب‌زا فرار نکنيد.

فرار از چيزي که موجب اضطراب شما مي‌شود شايد به طور موقتي شما را از تحمل اضطراب آسوده كند، ولي راه حل کاملا نامناسبي است که باعث مي‌شود ريشه اضطراب در شما باقي بماند و در مراحل بعدي نيز از رويارويي با آن هراس داشته باشيد. به اين جهت تلاش کنيد عاملي را که موجب اضطراب شما مي‌شود شناسايي کنيد و حتي‌الامکان با آن روبه رو شده و آنها را براي خود حل كنيد. براي اين منظور مي توانيد از متخصص و مشاور ماهر كمك بگيريد.

از جمله موارد ديگري كه مي‌تواند به كاهش اضطراب كمك كنند اين است كه عزت نفس و اعتماد به نفس خود را بالا ببريد، در کارهاي خود برنامه ريزي داشته باشيد و از افراد آرام الگوبرداري كنيد.

اگر با وجود بكار بردن روش‌هاي بالا بازهم احساس كرديد كه نمي توانيد اضطراب خود را تا حد مناسب كاهش دهيد و هنوز با مشكل مواجه هستيد مي‌توانيد از روشهاي روان درماني و دارو درماني براي کاهش اضطراب استفاده كنيد كه البته حتما بايد با مشورت پزشك صورت گيرد.

سخن بزرگان  خوشبختی

آدمی اگر فقط بخواهد خوشبخت باشد به زودی موفق میگردد

ولی او می خواهد خوشبخت تر از دیگران باشد و این مشکل است

زیرا او دیگران را خوشبخت تر از آنچه هستند تصور میکند.

((مونتسکیو))

جالب است بدانیم : آیا می توانیم رویاهایمان را کنترل کنیم؟

ممکن است برای برخی از افراد یک تجربه شبانه عادی باشد، و برای برخی دیگر آرزویی محال پدیده رویا دیدن آگاهانه در آزمایشگاه مشاهده شده است

رویا دیدن آگاهانه یعنی اینکه بدانید دارید رویا می‌بینید و بتوانید رویاهایتان را کنترل کنید اما چطور؟

افرادی توانسته‌اند از درون رویاهای‌شان با استفاده از پیام‌هایی از قبل توافق‌شده مانند الگوهای حرکت چشم‌ها با دنیای بیداران ارتباط برقرار کنند.

به نظر می‌رسد اغلب زمان رویا دیدن با حرکات سریع چشم‌ها (REM) فرد خوابیده همراه است،که در مرحله خاصی از دوره خواب رخ می‌دهد.عضلات چشم از فلج سایر عضلات بدن که مانع از ظاهر شدن حرکات تجربه ‌شده در رویا در بدن می‌شود،مستثنی هستند.یک رویا بین آگاه می‌تواند چشم‌هایش را در رویا به پایین حرکت دهد و بدن خوابیده او این عمل را تکرار خواهد کرد.

hamshahrionline.ir

درس زندگی : 8 خصوصیت سمی و قابل اجتناب

اگرچه ممکن است ، تفکر داشتن دوستان و اطرافیان خوب لذت بخش ، شادی آور و روحیه دهنده باشد ، اما بد نیست بدانیم که بعضی از آنها این چنین نیستند ، یعنی نه تنها چنین خاصیتی ندارند بلکه برعکس نیز می باشند. درست است که بعضی زمان ها احساس خوشایندی نداریم و یا برعکس بعضی روزها لبریز از شادی بی دلیل هستیم ، اما این مربوط به خلق و خوی متغیر و تحت تاثیر محیط و وقایع اطرافمان است.

با این حال بعضی از این خصلت ها ثابت می باشند. می خوام امروز راجع به بعضی از نگرش ها و خصوصیات شخصیتی اشاره کنم که می تواند بسیار ازار دهنده و مهلک باشد. خصوصیتی که در دوستان و اطرافیان خود مشاهده می کنید و تنها به خاطر حفظ دوستی این رفتارها را نادیده می گیرید و یا تحمل می کنید در حالیکه می تواند تاثیر بسیار منفی و ناخوشایندی داشته باشد. مثلا شما فردی خوش بین هستید اما در برخورد با یکی از اطرفیان ، یک مرتبه احساس بدبینی به شما دست می دهد. یا ممکن است دارای نگرش ایده آل نسبت به جهان پیرامون خود باشید اما در برخورد با یکی از دوستان و تحت تاثیر روحیه وی ، احساس حماقت و سادگی به شما دست دهد. بعضی از این وضعیت ها می تواند تاثیر منفی و به سزایی در زندگی شما داشته باشد. اگرچه همه ما انسان هایی دارای مشکل هستیم اما بعضی از این مشکلا ت و خصلت ها به شدت مضر هستند. آنها برای شادی ما، روحیه ما، اعتماد به نفس ما و زندگی ما سمی می باشند. در ادامه به بعضی از این بدترین شخصیت ها اشاره می کنیم و دلیل مسمومیت آنها را توضیح می دهیم.

1- دغل کار و متقلب:

افراد دارای این خصوصیت ، مهارت خاصی از تقلب دارند. در حقیقت ممکن است شما هم خیلی دیر متوجه شوید که طعمه تقلب و دغل بازی آنها قرار گرفته اید. این افراد تمام وجود و مایملک شما را زیر و رو کرده و در خدمت خواست خود می گیرند.

چرا سمی:

 این افراد سمی شما را وادار به انجام کارهایی می کنند که طبق میل و خواست خودشان است در حالیکه شما واقعا چنین نمی خواهید. در ادامه آنچه توقع آنهاست این است که تمام جهان و اطرافیان پیرامون اهداف آنها حرکت کنند.

2- خود شیفته :

 این افراد به طور افراطی به خود اهمیت می دهند و اعتقاد دارند که جهان و جهانیان باید دور آنها بچرخند. ممکن است این افراد به اندازه افراد حیله گر سمی نباشند اما در نوع خود مسمومیت منحصر به فردی دارند و آن داشتن انتظار بی جا برای به دست آوردن هر آنچه می خواهند می باشد.

چرا سمی:

 آنها فقط بر روی نیاز خود تمرکز می کنند و خواست و نیاز دیگران را نادیده می گیرند. شما را ناامید و ناکام رها می کنند و حتی تمام انرژی شما را معطوف به نیازهای خود می کنند.

3- روحیه بدبین و منفی نگر:

 این افراد می توانند از نقاط مثبت زندگی خشنود باشند. اگر با آنها راجع به زیبایی امروز صحبت کنید، آنها پیش بینی روز ملال اور را اینده ای نزدیک مطرح می کنند. اگر به آنها خبر پیروزی در امتحانات میان ترم را بدهید، آنها در مورد سختی امتحان پایان ترم صحبت می کنند.

چرا سمی:

 آنها لذت همه چیز را زایل می کنند. روحیه امیدوار را به تدریج با منفی نگری جایگزین می کنند و این در حالی است که شما خود متوجه این تغییرات نیستید، تنها زمانی متوجه می شوید که دیگر به هیچ چیز مثبت نگاه نمی کنید.

4- داوری سطحی :

زمانی که شما همه چیز را زیبا و جذاب می بینید آنها کاملا بیگانه و غیر جذاب تصور می کنند. اگر کسی را دارای شخصیت منحصر به فرد بدانید آنها از پایه او و شخصیتش را رد می کنند و غلط می پندارند.

چراسمی:

افراد دارای این روحیه بسیار شبیه افراد منفی نگر هستند. در جهانی که تنوع و گوناگونی موج می زند، داشتن این روحیه و تفکر غلط است ، در حالیکه اگر جهان یکنواخت و یک جور بود، مسلما خسته کننده می شد.

5- ستیزه گری با رویا و خیال:

هر زمان شما از ایده خود صحبت می کنید، آنها در مورد عدم توانایی شما در زمینه عملی کردن آن صحبت می کنند. و اگر به رویای خود دست یافتید سعی می کنند آن را کم ارزش و حتی مسخره جلوه دهند.

چرا سمی:

 این افراد همیشه به "چه چیز هست" فکر می کنند تا " چه چیز می تواند باشد". در نهایت اعتماد به نفس شما را زایل کرده و باورو ایمان شما را راجع به خود از بین می برند. در حالیکه پیشرفت و تغییر تنها زمانی اتفاق می افتد که کار جدیدی انجام شود.

6- ریاکاری و دورویی:

شما زمانی که با این افراد هستید ، هرگز احساس یک رنگی و صمیمت نمی کنید. شما داستان خنده داری تعریف میکنید و آنها مودبانه لبخند می زنند. اگر ناراحت و غمگین باشید، به شما ناراحتی و غم تحویل میدهند، ابراز احساس غیر واقعی و دروغ که خودتان هم متوجه می شوید.

چرا سمی:

ارتباط با این افراد ، دوستی را سطحی و کم مایه می کند. هر زمان شما واقعا نیاز به یک دوست را احساس کردید، آنها در کنار شما نخواهند بود. هر زمان شما نیاز به انتقاد کارساز داشتید ، آنها از درستی شما صحبت می کنند. با این توصیفات می توانید تصور و تجسم کنید که چه حسی به شما دست می دهد.

7- گستاخ و بی ادب:

 این افراد کارهایی را در بدترین زمان ممکن و به بدترین شکل ممکن انجام می دهند. نوعی حیله گری را می توانید در ارتباط با آنها احساس کنید. شما به عنوان یک دوست از رازهای خود با آنها سخن می گویید و آنها از همین صداقت علیه شما استفاده می کنند.

چرا سمی:

 این افراد به شما و احساستان بی احترامی می کنند، چه چیز سمی تر از این می تواند باشد.

8- ناراضی و طلبکار:

شما هرگز نمی توانید این افراد را از خود راضی و خشنود نگه دارید. انتظار بی جا از شما دارند. آنها مرتب به دنبال این هستند که شما را مقصر جلوه دهند.

چرا سمی:

شما ممکن است زمان زیادی صرف کنید تا آنها را از خود خشنود سازید و به مرور ممکن است خود را فراموش کنید. آنها تمام انرژی و زمان شما را می خواهند و در نهایت قربانی خواهید شد.

صادقانه باید گفت که زندگی کوتاه تر از این است که بخواهیم با این نوع افراد و مسمومیت آنها درگیر شویم. پس بهتر است که واقع بین بوده و صرف احساس تعهدی که به دوستی داریم خود را قربانی این روابط و مسمومیت آن نکنیم.

سلامت نیوز

داستان بسیار زیبای نرم کردن فولاد!

لاینل واترمن داستان آهنگری را می‌گوید که پس از گذراندن جوانی پرشر و شور، تصمیم گرفت روحش را وقف خدا کند. سال‌ها با علاقه کار کرد، به دیگران نیکی کرد، اما با تمام پرهیزگاری، در زندگی‌اش چیزی درست به نظر نمی‌آمد. حتی مشکلاتش مدام بیش‌تر می‌شد.

یک روز عصر، دوستی که به دیدنش آمده بود و از وضعیت دشوارش مطلع شد، گفت: «واقعا عجیب است. درست بعد از این که تصمیم گرفته‌ای مرد خداترسی بشوی، زندگی‌ات بدتر شده، نمی‌خواهم ایمانت را ضعیف کنم اما با وجود تمام تلاش‌هایت در مسیر روحانی، هیچ چیز بهتر نشده».

آهنگر بلافاصله پاسخ نداد: او هم بارها همین فکر را کرده بود و نمی‌فهمید چه بر سر زندگی‌اش آمده.

اما نمی‌خواست دوستش را بی‌پاسخ بگذارد، شروع کرد به حرف زدن و سرانجام پاسخی را که می‌خواست یافت. این پاسخ آهنگر بود:

«در این کارگاه، فولاد خام برایم می‌آورند و باید از آن شمشیر بسازم. می‌دانی چه طور این کار را می‌کنم؟ اول تکه‌ی فولاد را به اندازه‌ی جهنم حرارت می‌دهم تا سرخ شود. بعد با بی‌رحمی، سنگین‌ترین پتک را بر می‌دارم و پشت سر هم به آن ضربه می‌زنم، تا این که فولاد، شکلی را بگیرد که می‌خواهم. بعد آن را در تشت آب سرد فرو می‌کنم، و تمام این کارگاه را بخار آب می‌گیرد، فولاد به خاطر این تغییر ناگهانی دما، ناله می‌کند و رنج می‌برد. باید این کار را آن قدر تکرار کنم تا به شمشیر مورد نظرم دست بیابم. یک بار کافی نیست».

آهنگر مدتی سکوت کرد، سیگاری روشن کرد و ادامه داد:

«گاهی فولادی که به دستم می‌رسد، نمی‌تواند تاب این عملیات را بیاورد. حرارت، ضربات پتک و آب سر، تمامش را ترک می‌اندازد. می‌دانم که این فولاد، هرگز تیغه‌ی شمشیر مناسبی در نخواهد آمد».

باز مکث کرد و بعد ادامه داد:

«می‌دانم که خدا دارد مرا در آتش رنج فرو می‌برد. ضربات پتکی را که زندگی بر من وارد کرده، پذیرفته‌ام، و گاهی به شدت احساس سرما می‌کنم. انگار فولادی باشم که از آبدیده شدن رنج می‌برد. اما تنها چیزی که می‌خواهم، این است : «خدای من، از کارت دست نکش، تا شکلی را که تو می‌خواهی، به خود بگیرم. با هر روشی که می‌پسندی، ادامه بده، هر مدت که لازم است، ادامه بده، اما هرگز مرا به کوه فولادهای بی فایده پرتاب نکن».

اگر  عزت نفس نداری  برو بمیر که هیچ نداری.

اگر ثروتمند نیستی مهم نیست ، بسیاری از مردم ثروتمند نیستند

اگر سالم نیستی ، هستند افرادی که با معلولیت و بیماری زندگی می کنند

اگر زیبا نیستی برخورد درست با زشتی هم وجود دارد

اگر جوان نیستی ، همه با چهره پیری مواجه می شوند

اگر تحصیلات عالی نداری ، با کمی سواد هم می توان زندگی کرد

اگر قدرت سیاسی و مقام نداری ، مشاغل مهم متعلق به معدودی انسان هاست

اما 

 اگر  عزت نفس نداری  برو بمیر که هیچ نداری.

(( گوته ))

راه های موفقیت

دو چیز برای موفقیت وجود دارد :

  •  هوش
  • استفاده از نادانی دیگران

( لابرویر )

چگونه پولدار شوید ؟

سه راه براي پولدار شدن وجود دارد:

يا بابات برات پول در بياره،

يا باباي مردم رو براي پول دربياري،

يا بابات دربياد تا پول دربياري

سخن بزرگان : خوشبخت ترین

 

خوشبخت ترین مردم کسی است که خوشبختی را در خانه خود جستجو کند.

(( گوته ))

دریافت رضایت از افراد با اعلام درخواست در گوش راست فرد!

دانشمندان اعلام کردند برای اینکه بتوانید فردی را راضی به انجام کاری کنید، درخواست خود را در گوش راست وی بگویید.

تحقیقات جدید نشان می دهد افراد بیشتر ترجیح می دهند از طریق گوش راستشان مورد خطاب قرار گیرند زیرا در این صورت پردازش اطلاعات و اجرای درخواست در آنها بهبود یافته و سرعت می گیرد.

دانشمندان معتقدند این پدیده که با عنوان "برتری گوش راست" شناخته می شود به این دلیل شکل می گیرد که اطلاعات دریافت شده از گوش راست در نیمکره چپ مغز که نسبت به نیمکره راست از قدرت پردازش منطقی بالاتر برخوردار بوده و در رمزگشایی اطلاعات کلامی قدرتمندتر است، پردازش می شوند.

محققان به منظور دستیابی به این نتایج رفتارهای شنیداری افراد در شرایط طبیعی مورد بررسی قرار داده و چگونگی پاسخ آنها را تحت نظر گرفتند. طی این مطالعات که توسط دانشمندان دانشگاه کیه تی در ایتالیای مرکزی انجام گرفته است رفتارهای شنیداری صدها نفر در سه رستوران مورد بررسی قرار گرفتند.

دانشمندان از روی عمد از 176 نفر از حاضرین این اماکن درخواست سیگار کردند که این درخواستها از طریق گوش چپ و راست به این افراد انتقال یافت. نتایج نشان داد که میزان پذیرفته شدن درخواست توسط افرادی که در گوش راست آنها درخواست عنوان شده است نسبت به کسانی که از گوش چپ آنها برای درخواست کرده استفاده شده، بسیار بیشتر است.

نتایج این مطالعات می تواند "برتری گوش راست" را در ارتباطات کلامی تایید کرده و میزان موفقیت در پذیرفته شدن درخواست را در این ارتباطات با استفاده از گوش راست مخاطب افزایش دهد.

مهر

سخن بزرگان : جهان تغیر

 

برای کشف اقیانوسهای جدید ،

باید شهامت ترک ساحل آرام خود را داشته باشید.

این جهان، جهان تغییر است نه تبدیل !

سخن بزرگان

 

مردم اشتباهاتشان را روی هم ميريزند و غولی به نام تقدير ميسازند .

(( جان هاينر ))

سخن بزرگان : در باب شوهر

 

با شوهر خود نيز مثل‌ یک كتاب‌ رفتار كنيد ،

فصلهای‌ خسته‌ كننده‌ آن‌ را اصلا نخوانيد .

(( سونی‌ اسمارت ))

تست روانشناسی

يك تست ساده و جذاب كه بايد با صداقت به سوالات ان پاسخ دهيد

سوال اول:

شما به طرف خانه كسي كه دوست داريد مي رويد.

دو راه براي رسيدن به انجا وجود دارد:

ـ يكي كوتاه و مستقيم است كه شما را سريع به مقصد مي رساند ولي خيلي ساده و خسته كننده است

ـ اما راه دوم به طور قابل ملاحظه اي طولاني تر است ولي پر از مناظر زيبا و جالب است.

حال شما كدام راه را براي رسيدن به خانه محبوبتان انتخاب مي كنيد؟راه كوتاه يا بلند؟

سوال دوم:

در راه دو بوته گل رز مي بينيد .يكي پر از رزهاي قرمز و ديگري پر از رزهاي سفيد.شما تصميم مي گيريد 20 شاخه از رزها را براي او بچينيد.

چند تا را سفيد و چند تا را قرمز انتخاب مي كنيد

(شما مي توانيد يا همه را يا از تركيب دو رنگ انتخاب كنيد)

سوال سوم:

با لاخره شما به خانه او مي رسيد .

يكي از افراد خانواده در را بر روي شما باز مي كند.

شما مي توانيد از انها بخواهيد كه دوستتان را صدا بزند.

يا اينكه خودتان او را خبر كنيد.

حالا چكار مي كنيد؟

سوال چهارم:

شما وارد منزل شده به اتاق او مي رويد ولي كسي انجا نيست.پس تصميم مي گيريد رزها را همان جا بگذاريد.

ترجيح مي دهيد انها را لب پنجره بگذاريد يا روي تخت؟

سوال پنجم:

شب مي شود شما و او هر كدام در اتاقهاي جداگانه اي مي خوابيد.صبح زماني كه بيدار شديد به اتاق او مي رويد:به نظر شما وقتي كه انجا مي رويد او خواب است يا بيدار؟

سوال اخر:

وقت برگشتن به خانه است ايا راه كوتاه و ساده را انتخاب مي كنيد؟

يا ترجيح مي دهيد از راه طولاني و جالب تر بويد؟

جوابهایتان را مقایسه کنید

برای تامل : موتورهایی برای اوج گرفتن

انسان مانند يک هواپيمای سه موتوره است که

 موتور وسط ارتباط با خدا ،

موتور دست راست ارتباط با خود (اعتماد به نفس) و

موتور دست چپ ارتباط با ديگران است .

درصورت روشن بودن اين سه موتور انسان اوج می گيرد .

خوش اخلاق ها دنيا را زيباتر مي بينند

دانشمندان مي گويند كساني كه تفکر مثبت دارند و با روي خوش با مردم معاشرت مي كنند دنيا را زيبا تر مي بينند.

محققان دانشگاه تورنتو

با اولين آزمايش مستقيم تاثير خوش خلقي بر نگاه انسانها به اين نتيجه رسيدند که خوش خلقي ورودي هاي بينايي انسان را تغيير مي دهد و موجب مي شود که افراد دنيا را بهتر و زيبا تر ببينند.

خوش اخلاقي و بد اخلاقي روي عملکرد بخشي از قشر مغز به نام كورتكس بصري که مسئول بينايي است تاثير مي گذارد و دريافت ما را از دنيا تغيير مي دهد به اين صورت كه وقتي انسان خوش اخلاق است ، كورتكس بينايي اطلاعات بيشتري را دريافت و پردازش مي کند درحالي که بد اخلاقي موجب مي شود که ديد انسان محدود شود.

سخن بزرگان : چیزهایی برای بدست اوردن

 

سعي کن

فراموش کني آن چيزي را که هرگز بدست نمي آوري

و تلاش کن

 بدست آوري آن چيزي را که هرگز نميتواني فراموش کني.

سخن بزرگان : تلاش

 

بردن همه چيز نيست ؛ امّا تلاش برای بردن چرا .

(( وئيس لومباردی ))

سخن بزرگان : سه جمله ی زيبا

 

    • اگر اولش به فکر آخرش نباشی آخرش به فکر اولش می افتی .
    • لذتی که در فراغ هست در وصال نيست چون در فراغ شوق وصال هست و در وصال بيم فراغ .
    • آغاز کسی باش که پايان تو باشد .

جواب خداند به دعاهای ما

خداوند به سه طريق به دعاها جواب می دهد :

      • او می گويد آری و آنچه می خواهی به تو می دهد .
      • او ميگويد نه و چيز بهتری به تو می دهد .
      • او می گويد صبر كن و بهترين را به تو می دهد !

سوال جواب با خداوند

از خداوند پرسیدند که چه کار بندگان اورا بیشتر میرنجاند؟

فرمود:

هنگامی که بنده ام بامن صحبت میکند من طوری به حرفهایش گوش میدهم گویی جز او بنده دیگری ندارم ولی بنده ام بامن طوری سخن میگوید گویی من خدای همه ی بندگانم هستم جز او...

شناخت شخصيت از روي حرکات چشمها

سطح چشمها:

در يك گروه، معمولا فردي كه سطح ديد چشمانش از سايرين بالاتر است رهبر محسوب ميگردد. هنگامي كه شما ايستاده باشيد و ديگران نشسته قطعا شما را در موضع قدرت قرار ميدهد.

مالش چشم:

زماني كه فردي چشمش را با انگشت اشاره مالش مي دهد نشانگر فريب و نيرنگ مي باشد. از آنجايي كه فرد ميخواهد تماس ديداري را قطع كند بهانه اي بدست مي آورد كه به اين طرف و آن طرف نگاه كند. اين حركت غير ارادي يك افشاگر حسابي است كه فرد دارد دروغ مي گويد.

چشم برگرداندن:

 اين معمولا يك علامت مسلم از نيرنگ، گناه و دروغگويي است.

چشمان بسته:

هرگاه چشمان يك فرد براي لحظه اي طولاني تر از چشم بر هم زدن متعارف بسته و ابروها نيز برخاسته شود پيام چنين است: "به حرف زدن خود خاتمه بده."

حركت چشم به سمت بالا:

اين نشانه غضب و عصبانيت است.

نگاه مختصر به اطراف:

اين ژستي خجالت گونه و عشوه گرانه است. فرد جسورانه خيره ميشود در حاليكه سرش را پايين انداخته و به سمت مخالف كج ميكند. اشاره بر كمرويي بي باكانه دارد.

نگاه ممتد:

اين بي ترديد يك نشانه تمايل به آشنايي بيشتر است. شخصي كه تماس چشمي برقرار مي كند، چشم برگردانده، سپس مجددا به چشمان شما نگاه مي كند ميگويد: "مايلم با شما بيشتر آشنا شوم"

نگاه خيره شديد:

اين نشانه خلق تهاجمي، سلطه جويانه و تهديد آميز است.

چشمك:

چشمك يك علامت غرض آلود است. نشانگر آن است كه رمز و رازي ميان فردي كه چشمك ميزند و فردي كه به او چشمك زده مي شود برقرار است.

بالا انداختن همزمان دو ابرو:

در ميان يك اتاق شلوغ، مفهوم آن كاملا واضح و روشن است: مايلم با شما ملاقات كنم.

بالا انداختن يك ابرو:

زماني كه يك ابرو بالا انداخته ميشود در حالي كه ابرو ديگر پايين باقي ميماند مفهومش اين است: حرف شما را باور نميكنم.

ابروهاي گره خورده:

زماني كه هر دو ابرو به سمت همديگر كشيده ميشود باعث پديد آمدن شيار بين آن دو مي شود كه دلالت بر اضطراب، درد، ترس و يا آميزه اي از اين هيجانات دارد.

پوشاندن صورت:

زماني كه دست بر روي صورت مي آيد مفهومش چنين است: شوكه شده ام. اين ژست بين فرد و موقعيت مزاحم و متجاوز فاصله مي اندازد

سخن بزرگان : شروعی دوباره

 

هيچ كس نمی تواند به عقب برگردد و از نو شروع كند ،

اما همه می توانند از همين حالا شروع كنند و پايان تازه ای بسازند !

ماجراهای جالب مدیریتی !(طنز)

بسیاری از مدیران هستند كه ممكن است در كل مدیر خوبی به نظر بیایند اما با رعایت ریزنكات جالب ممكن است در مدیریت خود موفقتر هم باشند. لذا جهت مطالعه این نكات به ادامه مطلب رجوع بفرمایید.

مصاحبه شغلی

در پایان مصاحبه شغلی برای استخدام در شركتی، مدیر منابع انسانی شركت از مهندس جوان صفر كیلومتر ام آی تی پرسید: «و برای شروع كار، حقوق مورد انتظار شما چیست؟»

مهندس گفت: «حدود 75000 دلار در سال، بسته به اینكه چه مزایایی داده شود

مدیر منابع انسانی گفت: «خب، نظر شما درباره 5 هفته تعطیلی، 14 روز تعطیلی با حقوق، بیمه كامل درمانی و حقوق بازنشستگی ویژه و خودروی شیك و مدل بالای در اختیار چیست؟»

مهندس جوان از جا پرید و با تعجب پرسید: «شوخی می‌كنید؟ »

مدیر منابع انسانی گفت: «بله، اما اول تو شروع كردی.

كارمند تازه وارد

مردی به استخدام یك شركت بزرگ چندملیتی درآمد. در اولین روز كار خود، با كافه تریا تماس گرفت و فریاد زد: «یك فنجان قهوه برای من بیاورید

صدایی از آن طرف پاسخ داد: «شماره داخلی را اشتباه گرفته ای. می دانی تو با كی داری حرف می ‌زنی؟»

كارمند تازه وارد گفت: «نه»

صدای آن طرف گفت: «من مدیر اجرایی شركت هستم، احمق

مرد تازه وارد با لحنی حق به جانب گفت: «و تو میدانی با كی حرف میزنی، بیچاره

مدیر اجرایی گفت: «نه»

كارمند تازه وارد گفت: «خوبه» و سریع گوشی را گذاشت.

اشتباه موردی

كارمندی به دفتر رئیس خود می‌رود و می‌گوید: «معنی این چیست؟ شما 200 دلار كمتر از چیزی كه توافق كرده بودیم به من پرداخت كردید

رئیس پاسخ می دهد: «خودم می‌دانم، اما ماه گذشته كه 200 دلار بیشتر به تو پرداخت كردم هیچ شكایتی نكردی

كارمند با حاضر جوابی پاسخ می دهد: «درسته، من اشتباه های موردی را می‌توانم بپذیرم اما وقتی به صورت عادت شود وظیفه خود می دانم به شما گزارش كنم

زندگی پس از مرگ

رئیس: شما به زندگی پس از مرگ اعتقاد دارید؟

كارمند: بله!

رئیس: خوب است. چون وقتی صبح امروز برای شركت در مراسم تشییع جنازه پدربزرگتان اداره را ترك كردید، او به اینجا آمد و گفت كه می‌خواهد شما را ببیند.

تصمیم قاطع مدیریتی

روزی مدیر یكی از شركتهای بزرگ در حالیكه به سمت دفتر كارش می رفت چشمش به جوانی افتاد كه در كنار دیوار ایستاده بود و به اطراف خود نگاه میكرد.

جلو رفت و از او پرسید: «شما ماهانه چقدر حقوق دریافت می‌كنی؟»

جوان با تعجب جواب داد: «ماهی 2000 دلار

مدیر با نگاهی آشفته دست به جیب شد و از كیف پول خود 6000 دلار را در آورده و به جوان داد و به او گفت: «این حقوق سه ماه تو، برو و دیگر اینجا پیدایت نشود، ما به كارمندان خود حقوق می‌دهیم كه كار كنند نه اینكه یكجا بایستند و بیكار به اطراف نگاه كنند

جوان با خوشحالی از جا جهید و به سرعت دور شد. مدیر از كارمند دیگری كه در نزدیكیش بود پرسید: «آن جوان كارمند كدام قسمت بود؟»

كارمند با تعجب از رفتار مدیر خود به او جواب داد: «او پیك پیتزا فروشی بود كه برای كاركنان پیتزا آورده بود

شرح حكایت

برخی از مدیران حتی كاركنان خود را در طول دوره مدیریت خود ندیده و آنها را نمی‌شناسند. ولی در برخی از مواقع تصمیمات خیلی مهمی را در باره آنها گرفته و اجرا می‌كنند.

کپسول

سن بزرگان : ثروت و بخشش

و کدامین ثروت است که محفوظ بدارید تا ابد؟

آنچه امروز شما راست ، یک روز به دیگری سپرده شود.

پس امروز به دست خویش عطا کنید ، باشد که شهد گوارای سخاوت ، نصیب شما گردد ، نه مرده ریگی وارثانتان.

 جبران خلیل جبران

درس زندگی : واکنش ما به زندگی

در زندگی هرکسی درس مخصوص به خود را می گیرد. ما می توانیم به سه طریق واکنش نشان دهیم

  • زندگی من مجموعه ای از درسهایی است که به آن نیاز دارم، درسهایی با نظم و ترتیب تمام در زندگی ام روی می دهد.( این سالمترین برخورد است و حد اکثر آرامش ذهن را تامین می کند.)
  • زندگی یک مسابقه بخت آزمایی است اما من از هر اتفاقی که در زندگی روی می دهد نهایت استفاده را می برم (این دومین انتخاب خوب است و کیفیت متوسطی را به زندگی می بخشد)
  • چرا همیشه همه بلاها سر من می آید؟ (این طرز برخورد نهایت ناکامی و بدبختی را تضمین می کند)

شناخت شخصيت از روي حرکات دستها

خم كردن بازوها:

اين كار ميگويد: "من پر زور و نيرومند هستم." بالا آوردن يك بازو نيز راهي براي جلب توجه ميباشد. هر دو دست را بجلو دراز كردن ژست خوش آمد گويي ميباشد.

دستها به پشت:

وقتي دستها به پشت كمر قلاب ميگردند مفهومش اين است كه فرد وضعيت را تحت كنترل خود دارد. ميگويد: "من راحت هستم" مشابه حركتي كه سربازان زماني كه در حالت خبردار نيستند به خود ميگيرند.

دستها به جلو:

هنگامي كه ما مضطرب مي باشيم تمايل به نگاه داشتن دستهاي خود در جلوي بدن خود داريم تا بتوانيم يك سد حفاظتي ايجاد گردانيم.

دستهاي قلاب شده:

بر خلاف دست به سينه بودن كه دستها بطور متقاطع به روي سينه قرار ميگيرند، اين ژست در افرادي مشاهده ميشود كه در شرايط اضطراب آميزي قرار دارند. در واقع چنين به نظر مي آيد براي حفظ جانشان به خودشان دست آويخته اند.

دستهاي تا شده:

زمانيكه دستها مقابل بدن همديگر را قطع ميكنند، معمولا نشانگر وضعيت تدافعي ميباشد. فرد ميگويد: من تمايل ندارم به هرچيزي كه با عقايدم در تضاد مي باشد گوش دهم. اغلب مردم از مانعي كه اين طرز ايستادن پديد مي آورد آگاهي ندارند. اما بي ترديد براي سد كردن هر گونه تعدي و مزاحمت بكار گرفته مي شود. خصوصا وقتي كه لبهاي درهم و اخم نيز با آن همراه گردد.

دراز كردن دست :

زماني كه يك مرد نشسته و دست خود را دراز كرده، او ميگويد: "من اينجا را تحت كنترل خود دارم". اما اگر يك زن اين كا را انجام دهد، مردها معمولا اينگونه مي پندارند كه او از حد و حدود خود تجاوز كرده است. هر چند زماني كه تنها يك دست را روي صندلي مجاور قرار ميدهد ميگويد: "ميخواهم مانند شما(مردها) باشم"

دست به كمر بودن:

دستها دو طرف كمر به طوري كه آرنج به طرف خارج بدن قرار ميگيرد فرد ميگويد: از من فاصله بگير. اين يك عمل نا آگاهانه مي باشد كه ما هرگاه احساس جامعه ستيزي داشته باشيم و يا در محل پر ازدحامي قرار داريم و تمايل نداريم ديگران نزديك به ما شوند اعمال ميكنيم.

شانه بالا انداختن:

شانه ها بر آمده گشته و كف دستها به سمت خارج ميچرخند. پيام روشن و واضح مي باشد: من شما را نمي شناسم . و يا من نمي توانم به شما كمك كنم. دلالت بر احساس درماندگي فردي است كه اين ژست را به خود ميگيرد.