راهی خلاقانه برای شناسایی و مدیریت نیروهای جدید

چگونه نیروهای جدید را مدیریت کنیم ؟

در اتاقی در بسته مقداری اجر قرار دهید. نیروهای جدید را وارد اتاق کرده و به مدت ۶ ساعت انها را با اجرها تنها بگذارید . بعد از ۶ ساعت برگشته و موقعیت را تجزیه تحلیل کنید:


اگر انها اجر ها را شمرده بودند انها را در قسمت حسابداری قرار دهید .

اگر انها اجر ها را باز شماری کرده بودند انها را در قسمت بازرسی قرار دهید .

اگرانها اتاق را با اجر ها به هم ریخته بودند انها را در قسمت مهندسی قرار دهید .

اگر انها انها اجر ها را به شکل های عجیبی چیده بودند انها را در قسمت طراحی به کار گیرید .

اگر انها اجر ها را به طرف هم پرتاب کرده بودند انها را در قسمت عملیاتی به کار گیرید .

اگر انها اجر ها را زیر سر گذاشته و خوابیده بودند انها بدرد قسمت امنیتی می خورند .

اگر انها اجر ها را به قطعاتی کوچکتر شکسته بودند انها را در قسمت فناوری اطلاعات قرار دهید .

اگر انها انها اجر ها را گذاشته و بیکار روی ان نشسته بودند انها را در قسمت منابع انسانی به کار گیرید .

اگر انها بدون اینکه حتی اجری جابه جا کرده باشند در فکر ترکیبی متفاوت بوده اند انها را به قسمت فروش بفرستید .

اگر انها قبل از اینکه شما برگردید رفته بودند انها را در قسمت بازاریابی قرار دهید .

اگر انها تمام مدت به بیرون از پنجره زل زده بودند انها را در قسمت برنامه ریزی های بلند مدت قرار دهید .

اگر انها تمام مدت با یکدیگر صحبت کرده بودند و حتی اجری جابه جا نشده بود جای تبریک دارد چرا که مدیریت ارشدتان را پیدا کردید .

اگر انها اجر ها را بدور خودشان چیده بودند بطوریکه دیگر دیده نمی شدند و صدایتان را نمی شنیدند انها را در دولت بکار گیرید .

معرفی سایت

آنفلوآنزای  خوکی




http://swineflu.ir/

راز زندگی شاد و تناسب اندام میشل اوباما

زمانی که دخترم مالیا 4 ماهه بود من تصمیم گرفتم که اندام مناسبی داشته باشم. تمرینات و ورزشهای روتین همسرم باراک، حتی کوچکترین تغییری هم نمی کرد.



قانون سلامت او: به خودتان اجازه دهید شاد باشید. در این مقاله، او عادات خوردن، برنامه روتین ورزشی اش و راز اعتماد به نفسش را که به دخترانش انتقال داده ، بازگو می کند.


* تناسب اندامتان را در اولویت هایتان قرار دهید
زمانی که دخترم مالیا 4 ماهه بود من تصمیم گرفتم که اندام مناسبی داشته باشم. تمرینات و ورزشهای روتین همسرم باراک، حتی کوچکترین تغییری هم نمی کرد. این قضیه مرا عصبانی می کرد اما من از او یاد گرفتم که ورزش را یکی از اولیتهایم قرار دهم.

به همسرم گفتم: من هم صبح ها بیدار می شوم و قبل از اینکه به مالیا شیر بدهم ورزش می کنم. صبحها ساعت 4:30 بیدار می شدم و به باشگاه می رفتم. هرچه بیشتر ورزش کنید بیشتر به آن عادت می کنید. و هرچه از ورزش کردن بیشتر نتیجه بگیرید جدی تر ورزش می کنید. این موضوع است که مرا به ورزش کردن تشویق می کند.


* بین مادر بودن و کارهای خودتان تعادل برقرار کنید
شما می توانید یک مادر خوبی برای فرزندتان باشید و در کنار آن به ورزش کردن روزانه تان هم بپردازید، استراحت کنید و شاغل هم باشید. مادرم به من یاد داد که بین مادر بودن و کارهای شخصی ام تعادل برقرار کنم.


* اجازه دهید شاد باشید
شاد بودن یک حس فیزیکی، درونی و یک حالت عاطفی است. همه اینها به هم گره می خورد. در تمام زندگی ام، یاد گرفتم که شاد باشم. حتی وقتی که من شادم همسرم از من هم شادتر است. او همیشه می گوید: تو فهمیدی که چه کار باید کنی. زیرا او متوجه شده که شادی یک فرد چیزهای اطرافش را هم تحت الشعاع خود قرار می دهد.


* خودتان را در اولویت قرار دهید
من، خودم را در اولویت لیست کارهایم قرار میدهم و کارهایی را انتخاب می کنم که مرا شاد کند، زیرا شاد شدن من به فرزندانم، همسرم انتقال پیدا می کند و سلامتم را تضمین می کند . اینکه خانمها خودشان را در اولویت قرار دهند برایشان کار سختی است. این درسی است که من به دخترانم یاد می دهم شاید آنها زودتر این را تجربه کنند.


* سنتان را با آغوش باز بپذیرید
سنم مرا نمی ترساند. من به مادر 72 ساله ام نگاه می کنم که شاد و سرزنده است. برای من در این سن همه چیز خوب شاید هم بهتر اتفاق می افتد. هدفم این است که یک زن 70 ساله سالم و سرزنده بشوم.


* شادی هایتان را مشخص کنید
خوشحالی من زمانی است که دخترانم خوب باشند و کانون خانواده ام گرم باشد. رفتن به کاخ سفید، و آنچه که باعث استرس همسرم و من می شود اگرچه قابل کنترل است اما نگران کننده است. اما زمانی که دخترانم به خانه می آیند و به من می گویند: ما اینجا را دوست داریم، من هم احساس خوشحالی می کنم و متوجه می شوم که همه چیز خوب پیش می رود. وقتی دخترانم خوشحال شوند، ما هم احساس خوبی داریم.


* تا جوان هستید، سالم باشید
من همیشه دوست دارم اندام خوبی داشته باشم. نکته ای که متوجه شده ام این است که وقتی پیر می شوی، باید کارهای بیشتری انجام دهی. زمانی که جوانتر بودم، هرآنچه که می خواستم می خوردم، هرچقدر می خواستم ورزش می کردم، یا اگر ورزش هم نمی کردم و آنچه را که دوست داشتم می خوردم اندامم همان طور می ماند. اما حالا باید هر دوی آنها را انجام دهم. من ورزشها و تمریناتم را متنوع انجام می دهم. ورزشم فقط شامل یک نوع تمرین نیست بلکه حرکاتی را که انعطاف پذیری بدنم را بالامی برد را هم انجام می دهم. یوگا انجام می دهم و بدنم را خوب کش و قوس می دهم. من به همه جوانها توصیه می کنم در جوانیتان اندام مناسبی داشته باشید زیرا راحت تر است. اما اگر 30 سالتان شد و بخواهید فقط چند کیلو وزن کم کنید شاید فقط بتوانید پیاده روی کنید.


* ورزشهایی که از آنها لذت می برید انجام دهید
من ورزشهایی را انتخاب می کنم که فاصله زمانی داشته باشد زیرا نمی توانم طولانی مدت ورزش کنم. درنتیجه هر موقع ورزشم تمام می شود کاملا شاد هستم. من از ورزش دادن بازوهایم لذت می برم زیرا شما می توانید موفقیتم را در داشتن بازوهای قوی و عضله های محکم ببینید.


* می توانید بعد از 40 سالگی هم سالم بمانید
من در 40 سالگی بهترین اندام دوران زندگی ام را داشته ام. زیرا زمان زیادی برای ورزش کردن دارم و دخترانم هم بزرگ شده اند. یک زمانی درست قبل از اینکه دوره ریاست جمهوری همسرم شروع شود من واقعا اندام خوبی داشتم. او با خنده می گوید که بعد از این بود که همسرم به عنوان رئیس جمهور انتخاب شد.


* رژیمتان را با موقعیتهای جدید تنظیم کنید
رژیم من در کاخ سفید خوب است اما اینجا بعضی از نانواها خوب هستند. من نمی توانم اعتراض کنم چون من اینجا زندگی می کنم و اینجا بسیار خوب است. اما اگر شما شیرینی پای دوست داشته باشید اینجا شیرینی های فوق العاده ای دارد.


* از همه چیز در حد متعادل لذت ببرید
من سعی می کنم از چیزی بدم نیاید. من عاشق چیپس، برگر و شیرینی پای هستم. اگر روزی نتوانم آنها را بخورم افسرده می شوم. من دوست ندارم دخترانم هم از غذایی بدشان بیاید. وقتی دختر بزرگم می پرسد: می تونم شیرینی پای بخورم؟ من می به او می گویم: مگر دیروز نخورده بودی؟ و او می فهمد که باید هر شب شیرینی پای بخورد.


* هرآنچه که به شما حس خوبی می دهد انجام دهید
من می دانم چه چیزهایی مرا شاد می کند. لباسهایی انتخاب می کنم که مرا شاد می کند. گاهی اوقات افرادی را می بینم که مثل لباسهایم پوشیده اند و گاهی اوقات هم نمی بینم. من سعی می کنم به ندای درونی ام گوش دهم. پیام من به خانم ها این است که: هرآنچه که به شما حس خوبی می دهد انجام دهید زیرا همیشه یک نفر وجود دارد که برخلاف شما فکر می کند. اگر انتخابتان خوب یا بد، درست یا اشتباه باشد، برای شماست و خودتان مهم هستید.


* یک شخص حامی برای خود پیدا کنید
وقتی که من شاد نیستم، همه می فهمند زیرا من به آن ادامه نمی دهم. فورا علت آن را بررسی می کنم. با دوستانم، همسرم و مادرم صحبت می کنم و خودم را تخلیه می کنم. حتی اگر جوابی هم نگرفتم، انتقال احساسات به من کمک می کند. خیلی خوب است که مادرم اینجا است. من به سوئیت کوچکش می روم و فقط به او می گویم: چه خبر مادر؟ و سپس شروع می کنم به حرف زدن.


* از وسایل کم هزینه و در دسترس استفاده کنید
رژیم غذاییم خیلی ابتدایی و ساده است. صورتم را با محلولهای پاک کننده می شویم. و از مرطوب کننده های با اس پی اف استفاده می کنم. معمولا به متخصص پوست مراجعه می کنم اما زمان زیادی ندارم که همیشه این کار را انجام دهم.


* به اندازه کافی بخوابید
ساعت 4:30 صبح که برای ورزش کردن بیدار می شوم ساعت 8 خوابم می گیرد. به رختخواب می رم و تا ساعت 10 می خوابم. و معمولا هم قبل از اینکه ساعت مرا بیدار کند خودم بیدار می شوم.


* روابطتتان را تقویت کنید
یکی از مواردی که باعث شد من به باراک علاقه مند شوم صداقت او بود. هرآنچه که احساس می کند بی درنگ بیان می کند. من به عنوان زنی که باراک دوستش دارد و حاضر می شود در همه جا نشانم دهد احساس خوشبختی می کنم.

سیمرغ

اين بهترين خبري است كه شنيدم .

داستانک! 88/08/08 16:10

روزي روبرت دوونسزو گلف باز بزرگ آرژانتيني، پس از بردن مسابقه و دريافت چك قهرماني لبخند بر لب مقابل دوربين خبرنگاران وارد رختگن مي شود تا آماده رفتن شود .
پس از ساعتي ، او داخل پاركينگ تك وتنها به طرف ماشينش مي رفت كه زني به وي نزديك مي شود. زن پيروزيش را تبريك مي گويد و سپس عاجزانه مي افزايد كه پسرش به خاطر ابتلا به بيماري سخت مشرف به مرگ است و او قادر به پرداخت حق ويزيت دكتر و هزينه بالاي بيمارستان نيست .

دو ونسنزو تحت تاثير حرفهاي زن قرار گرفت و چك مسابقه را امضا نمود و در حالي كه آن را توي دست زن مي فشارد گفت : براي فرزندتان سلامتي و روزهاي خوشي را آرزو مي كنم .

يك هفته پس از اين واقعه دوونسنزو در يك باشگاه روستايي مشغول صرف ناهار بود كه يكي از مديران عاليرتبه انجمن گلف بازان به ميز او نزديك مي شود و مي گويد : هفته گذشته چند نفر از بچه هاي مسئول پاركينگ به من اطلاع دادند كه شما در آنجا پس از بردن مسابقه با زني صحبت كرده ايد . مي
خواستم به اطلاعتان برسانم كه آن زن يك كلاهبردار است . او نه تنها بچه مريض و مشرف به موت ندارد ، بلكه ازدواج هم نكرده . او شما را فريب داده، دوست غزير

دو ونسزو مي پرسد : منظورتان اين است كه مريضي يا مرگ هيچ بچه اي در ميان نبوده است .

بله كاملا همينطور  است .

دو ونسزو مي گويد : در اين هفته ، اين بهترين خبري است كه شنيدم .

بوي تميزي افراد را سخاوتمند مي‌کند!


پژوهشگران آمريکايي دريافتند که رايحه خوش مکانهاي تميز موجب مي شود افرادي که در اين محيطها زندگي مي کنند بخشنده تر و سخاوتمندتر از ساير افراد باشند.

زندگي در يک محل تميز و معطر بي شک بسيار مطلوب است. اکنون برخي از محققان دانشگاه بريگام يانگ اثرات حس تميزي را بر روي رفتار افراد مورد بررسي قرار دادند.

اين دانشمندان دو تحقيق مختلف را براي دستيابي به اين نتايج انجام دادند. در اين تحقيقات داوطلبان به دو گروه تقسيم و در دو اتاقي که اولي بوي پاکيزگي مي داد و دومي يک اتاق معمولي بود قرار داده شدند و رفتار آنها که در معرض رايحه خوش تميزي قرار گرفته بودند، بررسي شد.

در آزمايش اول، "بازي اعتماد" تجويز شد. در اين آزمايش داوطلبان از يک فرستنده بي نام مبلغي پول حداکثر 12 دلار دريافت کردند. سپس از آنها خواسته شد که يا تمام پول را براي خود نگه دارند و يا مبلغي از آن را به سرمايه گذاران ناشناس اهدا کنند.

در اين آزمايش مشخص شد که به طور متوسط افرادي که در اتاق معمولي بودند تنها 91/2 دلار را اهدا کردند درحالي که افرادي که در اتاق معطر بودند 83/5 دلار را بخشيدند.

براساس گزارش ساينس ديلي، در آزمايش دوم داوطلبان بايد به يک سازمان عامل المنفعه مقداري پول را اهدا مي کرد. در اين مورد نيز، کساني که در اتاقي بودند که رايحه پاکيزگي مي داد سخاوت بيشتري نشان دادند به طوري که 22 درصد از آنها پولهاي خود را به صورت خيريه اهدا کردند درحالي که تنها 6 درصد از افراد گروه کنترل اين کار را انجام دادند.


مهر

حتي يك نخ سيگار هم مي‌تواند نعمت سلامتي را از شما بگيرد    


پزشكان تاكيد كردند: حتي يك نخ سيگار در طول عمر كافي است كه سلامت انسان را نابود سازد.
 نتايج يك پژوهش جديد نشان داده است؛ روشن كردن فقط يك نخ سيگار مي‌تواند عوارض و اثرات جدي و خطرناكي روي سلامت جوانان بر جاي بگذارد.

دكتر استلا داسكالوپولو ــ محقق و كارشناس مركز بهداشتي دانشگاه مك گيل ــ در اين پژوهش دريافت كه كشيدن تنها يك نخ سيگار احتمال سخت شدن عروق سرخرگي را در افراد 18 تا 30 ساله تا حدود 25 درصد افزايش مي‌دهد.

با سخت شدن عروق خوني كار قلب دشوارتر مي‌شود و خطر بروز بيماري‌هاي قلبي و سكته افزايش مي‌يابد.

مشروح اين پژوهش در كنگره 2009 قلب و عروق كانادا به ميزباني انجمن قلب و سكته و انجمن قلب و عروق كاناد ارائه شده است.

ایسنا

ازدواج و  دم گاو


مرد جواني در آرزوي ازدواج با دختر کشاورزي بود.

کشاورز گفت برو در آن قطعه زمين بايست. من سه گاو نر را آزاد مي کنم اگر توانستي دم يکي از اين گاو نرها را بگيري من دخترم را به تو خواهم داد.

مرد قبول کرد. در طويله اولي که بزرگترين بود باز شد . باور کردني نبود بزرگترين و خشمگين ترين گاوي که در تمام عمرش ديده بود. گاو با سم به زمين مي کوبيد و به طرف مرد جوان حمله برد. جوان خود را کنار کشيد تا گاو از مرتع گذشت.

دومين در طويله که کوچکتر بود باز شد. گاوي کوچکتر از قبلي که با سرعت حرکت کرد .جوان پيش خودش گفت : منطق مي گويد اين را ولش کنم چون گاو بعدي کوچکتر است و اين ارزش جنگيدن ندارد.

سومين در طويله هم باز شد و همانطور که فکر ميکرد ضعيفترين و کوچکترين گاوي بود که در تمام عمرش ديده بود. پس لبخندي زد و در موقع مناسب روي گاو پريد و دستش را دراز کرد تا دم گاو را بگيرد...
 

اما.........گاو دم نداشت!!!!

 

زندگي پر از ارزشهاي دست يافتني است اما اگر به آنها اجازه رد شدن بدهيم ممکن است که ديگر هيچ وقت نصيبمان نشود. براي همين سعي کن که هميشه اولين شانس را دريابي.

خشمگين هستيد؟

احساس خشم در افراد مبتلا به بيماري‌هاي مزمن رايج است. اما خشمگين بودن هميشه به سلامت جسمي و عاطفي شما صدمه مي‌زند


اگر مبتلا به بيماري‌هاي مزمني مانند ديابت هستيد، اين توصيه‌ها به شما كمك مي‌كند تا بتوانيد با خشم خود كنار بياييد:

    * مشخص كنيد كه از چه چيزي عصباني هستيد، و فكر كنيد كه چگونه خشم‌تان بر زندگي‌تان اثر مي‌گذارد.

    * شيوه‌هايي را بياموزيد كه تا هنگام احساس خشم خودتان را آرام کنید. نفس‌های عمیق و آرام بکشید،‌ بنشینید و برای چند دقیقه آرام بمانید.
    * سعی کنید که چیزهایی را که شما را خشمگین می‌کند،‌ تغییر دهید.
    * در مورد خشم خود یادداشت روزانه نگهدارید، و برای کنار آمدن با هر موقعیت عصبانی‌کننده راه بهتری را پیدا کنید.
    * از خشم‌تان برای انگیزه‌بخشی برای تغییر دادن زندگی‌تان استفاده کنید.


 HealthDay News

   

درس زندگي (از مطالب قبلی )

آموخته ام ...... بهترين كلاس درس دنيا كلاسي است كه زير پاي پير ترين فرد دنياست .
آ‌موخته ام ...... وقتي كه عاشق هستيد عشق شما در ظاهر نيز نمايان مي شود.
آموخته ام ...... تنها كسي كه مرا در زندگي شاد مي كند كسي است كه به من مي گويد : تومرا . شاد كردي .
آموخته ام ...... داشتن كودكي كه در آغوش شما به خواب رفته زيباترين حسي است كه در دنيا وجود دارد .

آموخته ام ...... كه هرگز نبايد به هديه اي از طرف كودكي ( نه ) گفت .
آموخته ام ...... كه هميشه براي كسي كه به هيچ عنوان قادر به كمك كردنش نيستم دعا كنم .
آموخته ام ...... كه مهم نيست كه زندگي تا چه حد از شما جدي بودن را انتظار دارد ،‌ همه ما احتياج به دوستي داريم كه لحظه اي با وي به دور از جدي بودن باشيم .


آموخته ام ...... كه زندگي مثل يك دستمال لوله اي است هر چه به انتهايش نزديكتر مي شويم سريعتر حركت مي كند .
آموخته ام ...... كه پول شخصيت نمي خرد .
آموخته ام ...... كه تنها اتفاقات كوچك روزانه است كه زندگي را تماشايي مي كند

آموخته ام ...... كه چشم پوشي از حقايق آنها را تغيير نمي دهد .
آموخته ام ...... كه اين عشق است كه زخمها را شفا مي دهد نه زمان .
آموخته ام ...... كه وقتي با كسي روبرو مي شويم انتظار لبخندي از سوي ما را دارد .
آموخته ام ...... كه هيچ كس در نظر ما كامل نيست تا زماني كه عاشق بشويم.
آموخته ام ...... كه زندگي دشوار است اما من از او سخت ترم .
آموخته ام ...... كه فرصتها هيچگاه از بين نمي روند ،‌ بلكه شخص ديگري فرصت از دست داده ما را تصاحب خواهد كرد.

آموخته ام ...... كه لبخند ارزانترين راهي است كه مي شود با آن نگاه را وسعت داد.

آموخته ام ...... كه نمي توانم احساسم را انتخاب كنم اما مي توانم نحوه بر خورد با آنرا انتخاب كنم.
آموخته ام ...... كه همه مي خواهند روي قله كوه زندگي كنند ، اما تمام شادي ها و پيشرفتها وقتي رخ مي دهد كه در حال بالا رفتن از كوه هستيد .


آموخته ام ...... بهترين موقعيت براي نصيحت در دو زمان است : وقتي كه از شما خواسته مي شود ،‌ و زماني كه درس زندگي دادن فرا مي رسد .

آموخته ام ...... كه گاهي تمام چيزهايي كه يك نفر مي خواهد فقط دستي است براي گرفتن دست اوست و قلبي است براي فهميدن وي

حاصل عمر گارسیا مارکز در 15 جمله



*  در 15 سالگی آموختم كه مادران از همه بهتر می‌دانند، و گاهی اوقات پدران هم.

 *  در 20 سالگی یاد گرفتم كه كار خلاف فایده‌ای ندارد، حتی اگر با مهارت انجام شود.

 * در 25 سالگی دانستم كه یك نوزاد، مادر را از داشتن یك روز هشت ساعته و پدر را از داشتن یك شب هشت ساعته، محروم می‌كند.

 * در 30 سالگی پی بردم كه قدرت، جاذبه مرد است و جاذبه ، قدرت زن.

 * در 35 سالگی متوجه شدم كه آینده چیزی نیست كه انسان به ارث ببرد؛ بلكه چیزی است كه خود می‌سازد.
 * در 40 سالگی آموختم ك رمز خوشبخت زیستن، در آن نیست كه كاری را كه دوست داریم انجام دهیم؛ بلكه در این است كه كاری را كه انجام می‌دهیم دوست داشته باشیم.

 * در 45 سالگی یاد گرفتم كه 10 درصد از زندگی چیزهایی است كه برای انسان اتفاق می‌افتد و 90 درصد آن است كه چگونه نسبت به آن واكنش نشان می‌دهند.

 * در 50 سالگی پی بردم كه كتاب بهترین دوست انسان و پیروی كوركورانه بدترین دشمن وی است.

 * در 55 سالگی پی بردم كه تصمیمات كوچك را باید با مغز گرفت و تصمیمات بزرگ را با قلب.

 * در 60 سالگی متوجه شدم كه بدون عشق می‌توان ایثار كرد، اما بدون ایثار هرگز نمی توان عشق ورزید.

 * در 65 سالگی آموختم كه انسان برای لذت بردن از عمری دراز، باید بعد از خوردن آنچه لازم است، آنچه را نیز كه میل دارد بخورد.

 * در 70 سالگی یاد گرفتم كه زندگی مساله در اختیار داشتن كارت‌های خوب نیست؛ بلكه خوب بازی كردن با كارت‌های بد است.

 * در 75 سالگی دانستم كه انسان تا وقتی فكر می‌كند نارس است، به رشد وكمال خود ادامه می‌دهد و به محض آن كه گمان كرد رسیده شده است، دچار آفت می‌شود.

 * در 80 سالگی پی بردم كه دوست داشتن و مورد محبت قرار گرفتن بزرگ ترین لذت دنیا است.

 * در 85 سالگی دریافتم كه همانا زندگی زیباست.

معرفی سایت

Iran Foods and Fruits


براي مسووليت‌هاي بيشتر بايد از آدم‌هاي با فکر بلند استفاده کرد    

وبلاگ علیرضا مجاهدی

براي کارهاي بزرگتر و مسووليت‌هاي بيشتر بايد از آدم‌هاي با فکر بلند استفاده کرد. چون فرصتي براي تربيت افراد براي پست‌هاي حساس وجود ندارد و سازمان نياز دارد تا فورا اقداماتي را صورت داده و تدابيري را بيانديشد.

 آدم‌هاي کوتاه از نظر فکري چون معمولا تا نوک بيني‌شان را مي‌بينند، علاوه بر آنکه به زمان بيشتري براي ظرفيت‌سازي و آمادگي پذيرش مسووليت بيشتر و کسب مهارت‌ها و دانش و رفتار و شخصيت براي تصدي پست بالاتر نياز دارند ممکن است از عهده مسووليت‌هاي بيشتر و قابلت مديريت ارشد نيز بر نيايند. چراکه هر چقدر در طبقات سازماني يک شغل بالاتر مي‌رويم نياز به تخصص و انديشه و وسعت ديد و تجربه بيشتر و بيشتر مي‌شود تا کارهاي اجرايي روزمره. به عبارتي ساده‌تر نياز به مهارت‌هاي رهبري بيشتر مي‌شود تا مهارت‌هاي مديريتي.


براي همين رساندن افراد عادي به آنجا واقعا براي سازمان هم هزينه‌بر است و هم سرمايه بر. افرادي با افق ديد بلند و فکر باز و خلاق بهتر مي‌توانند همفکري و تصميم سازي كنند.

ترس واقعي شما از چيست؟


معرفي 10هراس بين انسانها

 فوبيا ، هراس يا ترس شديد پديده اي است که به صورت آگاهانه يا ناخود آگاهانه زندگي بسياري از انسانهاي جهان را مختل مي کند. اين پديده بيشتر ناشي از ترس از قرار گرفتن در موقعيتي خطرناک است و معمولا کنترل آن براي فرد مبتلا سخت و گاهي غير ممکن است.


 در حدود 19.2 ميليون نفر انسان در سن 18 سالگي در آمريکا به گونه هاي مختلفي از اين اختلال روحي مبتلا هستند که در ادامه نشريه لايو ساينس به مشهورترين آنها اشاره کرده است.

ترس از مار (Ophidiophobia): يکي از رايج ترين فوبياها در ميان بسياري از مردم ترس از مار است که به احتمال زياد ريشه اي تکاملي دارد. در گذشته هاي دور تشخيص دادن مارها و عنکبوتها براي بقاي انسان نقشي حياتي داشته است. توانايي تشخيص مارها در يک چشم به همم زدن يکي از رفتارهاي تکاملي است که به اجداد انسان در جهان وحشي ما قبل تاريخ امکان بقا داده است.

ترس از خزندگان عجيب (Entomophobia): شايد برخي از افراد با ديدن برخي از حشرات تنها احساس چندش آوري پيدا کنند، اما اين جانداران کوچک در واقع اين توانايي را دارند که برخي از انسانها را به شدت بترسانند که اين شدت در زنان نسبت به مردان چهار برابر است. مطالعه دانشمندان دانشگاه کارنگي ملون نشان مي دهد دختر بچه هاي 11 ماهه به سرعت قادرند در برابر تصاويري از مارها با عنکبوتها نشانه هاي ترس را در صورت خود انعکاس دهند در حالي که اين خصوصيت در پسربچه هايي با همين سن وجود ندارد. ديدگاه تکاملي اين فوبيا بر اين اساس است که زنان در دوران باستاني حيات بشر در هنگام جمع آوري غذا با چنين جانداراني مواجه مي شده اند و انقباض ماهيچه هاي بدن و صورت در برابر چنين منظره اي به عنوان ابزار محافظت مادر و فرزند در برابر جاندار شناخته شده است.

ترس از مکان (Agoraphobia): در حدود 1.8 ميليون جوان 18 ساله در آمريکا از قرار گيري در اماکني که فرار کردن از آن مشکل باشد هراس دارند. مکانها و فعاليتهايي که شامل اين فوبيا مي شوند آسانسور ، حضور در رقابتهاي ورزشي، پل ها ، استفاده از وسايل حمل و نقل عمومي، رانندگي، فروشگاه هاي بزرگ و فرودگاه ها بر شمرده شده اند. اين هراس مي تواند باعث شود افراد هرگز خانه هاي خود را ترک نکنند ، به سفر نروند و در مناطق شلوغ قرار نگيرند.

ترس از ديگران (Xenophobia): در صورتي که صحبت کردن در برابر ديگران رنگ چهره شما را دگرگون ساخته، صداي شمار را گرفته کرده و عرق از سر و روي شما جاري مي کند، بدانيد که نشانه هاي اين فوبيا در شما وجود دارد. بيگانه ترسي پديده اي است که 15 ميليون جوان آمريکايي از آن در عذابند و تنها صحبت کردن آنها را در جمع تحت تاثير قرار نمي دهد بلکه خوردن و آشاميدن اين افراد نيز در برابر جمع دچار اختلال خواهد شد. اين فوبيا از سن 13 سالگي در نوجوانان آغاز مي شود.

ترس از بلندي (Acrophobia): يکي از رايج ترين ترسها در ميان افراد است که در حدود 3 تا 5 درصد از آمريکايي ها را تحت تاثير خود قرار داده است. برخلاف تصور پيشين دانشمندان که اين فوبيا را ناشي از ترسي غير واقعي مي دانستند مطالعات جديد نشان مي دهد مبتلايان به اين ترس، ارتفاع ساختمانها را بسيار بيشتر از ارتفاع واقعي مي بينند و همين امر بر ترس آنها مي افزايد.

ترس از تاريکي (Lygophobia): براي بسياري از کودکان، خاموش شدن چراغ اتاق همراه با بروز ترسي شديد ناشي از بيرون آمدن هيولايي از زير تختخواب و يا از داخل کمد ديواري است. در واقع ترسيدن از تاريکي يکي از رايجترين ترسها در ميان کودکان است که در پس آن تفکرات و توهمات جالب توجهي نهفته است. کودکان در تاريکي به هر پديده ممکني فکر مي کنند و معتقدند در تاريکي دزدي خواهد آمد و آنها را خواهد ربود و يا اسباب بازي هاي آنها را به سرقت خواهد برد. ريشه اين ترس کودکان از ناشناخته هاي آنان سرچشمه مي گيرد و در صورت درمان نشدن تا زمان بزرگسالي نيز ادامه پيدا خواهد کرد.

ترس از صائقه (Astraphobia): صداي مهيب رعد و برق مي تواند علائمي مانند تپش شديد قلب را براي افرادي که از فوبياي رعد و برق رنج مي برند در برداشته باشد و به همين دليل بسياري از افراد مبتلا زندگي خود را به مناطقي منتقل مي کنند که از شرايط جوي آرامي برخوردار است. نکته جالب درباره اين فوبيا اين است که مبتلايان از ترس خود احساس خجالت داشته و آن را مخفي نگاه مي دارند.

ترس از پرواز (Aviophobia): ترسي است که در حدود 25 ميليون انسان تنها در آمريکا به آن مبتلا هستند. اين افراد در دو گروه ترس، ترس از سقوط هواپيما و ترس از کابين کوچک هواپيما تقسيم مي شوند. جالب است بدانيد نسبت مرگ انسانها در سقوط هواپيما يک در 20 هزار است در حالي که اين نسبت در مرگهاي ناشي از سوانح رانندگي يک در 100 و در مرگ ناشي از حملات قلبي يک در پنج است.

ترس از سگ (Cynophobia): حتي کوچک ترين و بامزه ترين سگهاي نژاد ژرمن شپرد مي توانند ترسي مهيب را در مبتلايان به اين نوع از فوبيا ايجاد کنند. اين ترس معمولا از احتمال گاز گرفته شدن خود فرد و يا افرادي ديگر توسط سگها ناشي مي شود البته برخي تنها نسبت به سگهاي شکاري و يا تازي هراسناک هستند.

ترس از دندانپزشک (Odontophobia): در حدود 9 تا 20 درصد از آمريکاييها به دليل ترس و واهمه از رفتن به دندانپزشکي خودداري مي کنند. در صورت ابتلا به اين فوبيا فرد به هيچ قيمتي حاضر به مراجعه به يک دندانپزشک نبوده و تنها در صورتي که درد امان آنها را ببرد به مطب دندانپزشکي خواهند رفت. از دلايل ريشه اي ارائه شده براي ابتلا اين ترس، تجربيات بد گذشته از دندانپزشک، ترس از تزريق لثه و ترس از صندلي و مته دندانپزشکي عنوان شده اند که معمولا مي توان آن را با همکاري دندانپزشک از ميان برداشت.

مهر

ابوسعید و سفر حج

گويند ابو سعيد ابوالخير چند درهم اندوخته بود تا به زيارت كعبه رود. با كارواني همراه شد و چون توانائي پرداخت براي مركبي نداشت پياده سفر كرده و خدمت ديگران ميكرد .

تا در منزلي فرود آمدند و شيخ براي جمع اوري هيزم به اطراف رفت در زير درختي مرد ژنده پوشي با حالي پريشان ديد از احوال وي جويا شد و دريافت كه از خجالت اهل و عيال در عدم كسب روزي به اينجا پناه اورده است و هفته اي است كه خود و خانواده اش در گرسنگي بسر برد ه اند. جند درهم اندوخته خود را به وي داد و گفت برو .مرد بينوا گفت مرا رضايت نيست تو در سفر حج در حرج باشي تا من براي فرزندانم توشه اي ببرم. شيخ گفت حج من تو بودي و اگر هفت بار گرد تو طواف كنم به زانكه هفتاد بار زيارت آن بنا كنم.

سخن بزرگان

به خاطر داشته باش در اوجي معين هيچ ابري وجود ندارد . اگر زندگيت ابريست بدان كه روحت آنقدرها كه بايد بالا نرفته است.

(مارک فیشر)

زندگی کن و بگذار هر ممکنی پیش آید . بخوان، پایکوبی کن، فریاد بزن، گریه کن ،بخند، عشق بورز، مکاشفه کن، بپیوند، تنها بمان، به بازار شو و گاهی در کوهسار بیتوته کن، زندگی کوتاه است آن را سرشار بگذران تا آنجا که می توانی، و تلاش نکن که در برابر این نیاز مقاومت کنی.

(اشو)

انسان‌ خوب‌ بدون‌ اقرار به‌ زبان‌ مي‌تواند نشانه‌هاي خوبي‌ داشته‌ باشد    

وبلاگ پردیس مهتاب

چه‌ خوب‌ است‌ آدم‌ها هرازگاهي‌، گرد و غبارهاي‌ دل‌ و جان ‌خودشان‌ را بتكانند.


تكه‌ پارچه‌اي‌ را برداشته‌ بود و با دقت‌ وسايل‌ خانه‌ را گردگيري‌ مي‌كرد، آن‌ها را تميز مي‌كرد و برق‌ مي‌انداخت‌ و با سليقه‌ي‌ تمام‌شان را سرِجاي‌ خودشان‌ مي‌گذاشت‌.

نگاه‌ تحسين‌آميزي‌ به‌ او انداختم‌ و زيرلب‌ زمزمه‌ كردم‌: چه‌ خوب‌ است‌ آدم‌ها، هرازگاهي‌، گرد و غبارهاي‌ دل‌ و جان ‌خودشان‌ را بتكانند و روح‌ خويشتن‌ را نيز صيقلي‌ كنند.

*چراغ‌ كه‌ قرمز شد، ترمز ماشين‌ها كشيده‌ شدند. با خودم‌ گفتم‌: نشانه‌ها و نمادها چه‌ سخن‌گويان‌ خاموش‌ و خوبي‌ هستند. اگر اين‌ نشانه‌ها و نمادها نباشند، به‌ اين‌ راحتي‌ نمي‌توانيم‌ زندگي‌ كنيم‌. سپس‌ به‌ ياد آوردم‌ كه‌ انسان‌ خوب‌ هم‌ بدون‌ اين‌ كه‌ به‌ زبان‌ اقرار كند، مي‌تواند نشانه‌هايي‌ داشته‌ باشد كه‌ به‌ وسيله‌ي‌ آن‌ها شناخته‌ شود.

*خودم‌ را روي‌ صندلي‌ اتوبوس‌ جابه‌ جا كردم‌. نگاهي‌ به‌ ساعتم‌ انداختم ‌تا ببينم‌ به‌موقع‌ به‌ سر كارم‌ مي‌رسم‌ يا نه‌. ناگهان‌ انديشه‌اي‌ به‌ ذهنم‌ خطور كرد: راستي‌ اگر يكي‌ از اجزاي‌ اين‌ ماشين‌ دچار تنبلي‌ شود يا از كار بيفتد، باعث‌ سرگرداني‌ من‌ و ديگر مسافران‌ و موجب‌ نرسيدن‌ ما به‌ مقصد نمي‌شود؟

آنگاه‌ به‌ خود گفتم‌: ماشين‌ وجود انسان‌ هم‌ براي‌ اين‌كه‌ از كارآيي‌ خوب‌ و مفيدي‌ برخوردار باشد، بايد همه‌ي‌ اجزايش‌ كاملاً با يكديگر هماهنگ‌ باشند. پس‌ چه‌ خوب‌ است‌ كه‌ همواره‌ سعي‌ كنيم‌ انسان‌ مجموع، هماهنگ‌ و متعادل‌ باشيم‌.