استادی که در کلاس درس شاگردش حاضر شد !

ابن ماسويه به داشتن زبان تيز و بيپروايش مشهور بود و سخنان كنايه آميزش گاه چنان گيرا بوده كه در تاريخ ثبت شده است. براي مثال، ابن نديم در كتاب الفهرست مينويسد روزي به يكي از دربارياني كه او را آزار رسانده بود، گفت: "اگر نابخردي و نافهمي كه در وجود توست به فراست تبديل ميشد و آن را بين صد سوسك توزيع ميكردند، هر يك از آنان در معرفت از ارسطو پيش ميافتاد!"
يكي از شاگردان اين پزشك چيرهدست ولي تندزبان، به نام حنين بن اسحاق، روزي در كلاس درس با پرسشهاي بيپايان خود، استادش را كلافه كرد. استاد از كوره در رفت و بر سر حنين فرياد زد: "برو به همان جا كه از آن جا آمدي. به نظر من تو هم بايد بروي مانند همشهريهاي ديگرت در حيره صرافي كني. دست از پزشكي بردار. اين براي تو شغل نميشود!"
نوشتهاند كه حنين از اين سخن بسيار آزرده خاطر گشت و تصميم گرفت با آموختن زبان يوناني و دست يافتن به كتابهاي پزشكان يوناني پاسخي عملي به سخنان تحقيرآميز استادش بدهد. چنين كرد و از پزشكان برجستهي روزگار خود شد به گونهاي كه جبرئيل بختيشوع، پزشك جنديشاپوري كه حنين نزد او شاگردي كرده بود، او را "استاد حنين" صدا ميكرد، حال آن كه هنوز به بيست سالگي نرسيده بود.
حنين بن اسحاق با پشتيباني بنوموسي(پسران موسي بن شاكر خراساني) كار ترجمهي آثار يوناني به عربي را آغاز كرد. روزي چند برگ از ترجمههاي او را به ابن ماسويه نشان دادند و او در پاسخ گفت: "يك چنين ترجمهاي كار بشر معمولي نيست، مگر اين كه ارواح مقدس او را در اين كار ياري كرده باشند." هنگامي كه دريافت آن ترجمهها كار حنين به اسحاق است، گفت: "به حنين بگوييد كه من افتخار ميكنم اگر اجازه بدهد از اين پس از جملهي دوستانش باشم."
حنين در بغداد تدريس پزشكي را آغاز كرد و جبرئيل بختيشوع هفتاد ساله، بيآنكه احساس حقارتي بكند، در جلسهي درسش حاضر ميشد. نوشتهاند گاهي ابن ماسويه نيز در مجلس درسش حاضر ميشد، يعني در كلاس درس شاگرد خود كه روزي با گفتار تندش او را از مجلس درس بيرون كرده بود.
+ نوشته شده در ۱۳۸۷/۰۵/۱۸ ساعت توسط بازخورد
|