امتحان قدرت

این صحبت ابراهام لینکولن بسیار عمیق و در زندگی روزمره ما بدردبخور می باشد .

تقریبا همه میتوانند در برابر فلاکت و بدبختی مقاومت کنند. اگر میخواهی فردی را امتحان کنی, به او قدرت بده.

آتش امید

تنها بازمانده یک کشتی شکسته به جزیره کوچک خالی از سکنه ای افتاد.او با دلی لرزان دعا کرد که خدا نجاتش دهد.اگر چه روزها افق را به دنبال یاری رسانی از نظر می گذراند کسی نمی آمد.سرانجام خسته و ازپا افتاده موفق شد از تخته پاره ها کلبه ای  بسازد تا خود را از عوامل زیان بار محافظت کند و دارایی های اندکش را در آن نگه دارد.اما روزی که برای جستجوی غذا بیرون رفته بود ، به هنگام برگشت دید که کلبه اش در حال سوختن است و دودی از آن به آسمان می رود. متأسفانه بدترین اتفاق ممکن افتاده  و همه چیز از دست رفته بود.

از شدت خشم و اندوه درجا خشکش زد و فریاد زد: خدایا چطور راضی شدی با من چنین کاری کنی؟

صبح روز بعد با صدای بوق کشتی ای که به ساحل نزدیک می شد از خواب پرید.کشتی ای آمده بود تا نجاتش دهد.

مرد خسته، از نجات دهندگانش پرسید : شما از کجا فهمیدید من در اینجا هستم؟ آنها جواب دادن، ما متوجه علائمی که با دود می دادی شدیم!

وقتی که اوضاع خراب می شود ، نا امید شدن آسان است ولی ما نباید دلمان را ببازیم ، چون حتی در میان درد و رنج، دست خدا در کار زندگی مان است.

پس به یاد داشته باش دفعه دیگر اگر کلبه ات سوخت و خاکستر شد، ممکن است دودهای برخاسته از آن علائمی باشد که عظمت و بزرگی خدا را به کمک می خواند.

از سایت حکایات عرفانی


تبلیغات

بدون شرح

ایسکانیوز
تبلیغات

بهره وری

بهره وریایران کارتون

هفت درس از فرهنگ تجارت ژاپنی ها

  •    معاملات را بر پايه احترام و آشنایی بنا کنید.
  •     گروه گرا باشيد و به تصميمات گروه احترام بگذاريد
  •    رك گو نباشيد
  •      وقت‌شناس  باشید.
  •     ارائه خدمات به مشتري را در اولويت قرار دهید .
  •      برای مشتری ارزش قایل شوید .
  •     مهمان نواز باشيد .

این مطلب را دوست خوبم مدیرستان تهیه کرده اند برای متن کامل ادامه مطلب را ببینید

ادامه نوشته

اگر خواستید خود کشی کنید .

اینم هفت اصل بیل گیتس

«بيل گيتس»، رئيس «مايکروسافت»، در يک سخنراني در يکي از دبيرستان‌هاي آمريکا، خطاب به دانش‌آموزان گفت: «در دبيرستان خيلي چيزها را به دانش‌آموزان نمي‌آموزند». او هفت اصل مهم را که دانش‌آموزان در دبيرستان فرا نمي‌گيرند اینگونه بيان كرد:

  • اصل اول: در زندگي، همه چيز عادلانه نيست، بهتر است با اين حقيقت کنار بياييد.
  • اصل دوم: دنيا براي عزت نفس شما اهميتي قايل نيست. در اين دنيا از شما انتظار مي‌رود که قبل از آن‌که نسبت به خودتان احساس خوبي داشته باشيد، کار مثبتي انجام دهيد.
  • اصل سوم: پس از فارغ‌التحصيل شدن از دبيرستان و استخدام، کسي به شما رقم فوق‌العاده زيادي پرداخت نخواهد کرد. به همين ترتيب قبل از آن‌که بتوانيد به مقام معاون ارشد، با خودرو مجهز و تلفن همراه برسيد، بايد براي مقام و مزايايش زحمت بکشيد.
  • اصل چهارم: اگر فکر مي‌کنيد، آموزگارتان سختگير است، سخت در اشتباه هستيد. پس از استخدام شدن متوجه خواهيد شد که رئيس شما خيلي سختگيرتر از آموزگارتان است، چون امنيت شغلي آموزگارتان را ندارد.
  • اصل پنجم: آشپزي در رستوران‌ها با غرور و شأن شما تضاد ندارد. پدر بزرگ‌هاي ما براي اين کار اصطلاح ديگري داشتند، از نظر آنها اين کار «يک فرصت» بود.
  • اصل ششم: اگر در کارتان موفق نيستيد، والدين خود را ملامت نکنيد، از ناليدن دست بکشيد و از اشتباهات خود درس بگيريد.
  • اصل هفتم: قبل از آنکه شما متولد بشويد، والدين شما هم جوانان پرشوري بودند و به قدري که اکنون به نظر شما مي‌رسد، ملال‌آور نبودند.

ایا می دانستید که

  • بزرگترين حادثه: تولد
  • بزرگترين ثروت: جوانی
  • بزرگترين خاطره: اشنايی
  • بزرگترين تجربه: عشق
  • بزرگترين ارزو: وصال
  • بزرگترين نعمت: خوشبختی
  • بزرگترين غم: بي وفایی
  • بزرگترين درد:  جدايی
  • بزرگترين اندوه : مرگ
  • بزرگترين بلا: نااميدی

 سعی کن به خاطر کسی که دوستش داری، غرورت رو از دست بدی.

 ولی مواظب باش که بخاطر غرورت کسی رو که دوستش داری از دست ندی.

ایا می دانستید که

  • وینستون چرچیل در بچگی لکنت زبان داشته است.
  • اولین اژانس مسافرتی در سال ۱۸۵۰ اغاز به کار کرد.
  • حکومت شاهنشاهی عربستان حدود ۵۰۰۰ شاهزاده دارد.
  • متوشالح Methuselahکاهن بزرگ یهود 969 سال عمر کرده است.
  • ناپلئون در همه عملیاتهای جنگی با خود شکلات کاکائویی می برده است.
  • لئوناردو داوینچی مو توانست همزمان با یک دست بنویسد و با دیگری نقاشی کند.
  • اولین پزشک زن مصری و در حدود ۲۵۰۰ سال قبل از میلاد بوده است.(Lady Peseshet)
  • مجبوب ترین اسامی مرد در غرب جیمز James و جان  Johnاست و مریMary محبوب ترین اسم زن است.
  • با اینکه بیش از 600 میلیون تلفن در جهان وجود دارد هنوز بیش از نیمی از مردم جهان هرگز با تلفن صحبت نکرده اند.
  •  

ريگ توي كفش

جان، آجودان ستاد ارتش بود. از صبح كه بيرون آمده بود ريگي توي كفشش حس مي‌كرد.

با جمع كردن پا سعي كرد آن را به گوشه‌اي براند و ثابت نگه دارد تا در فرصت مناسب، كفش خود را دربياورد و از شر ريگ راحت شود.

سر ظهر عرق از سر و رويش جاري بود. سر انجام وقتش رسيد. پشت سر رئيس ستاد ارتش كنار ستون ايستاد و خم شد كفش را دربياورد.

گلوله‌اي از بالاي سرش صفير كشيد و مغز رئيس ستاد را به ديوار پاشيد. جان، ريگ را حالا قاب كرده و هر روز مي‌بوسد.

مری کلارک

همشهری انلاین

 

چون هستی خوش باش

خیام

به مناسبت روز ملی خیام

خيام در سال‌هاي 430 تا 440 هجري قمري، يعني حدود هزار سال پيش در نيشابور، چشم‌هايش را براي نخستين‌بار باز كرد و 80 تا 90 سال بعد، همان‌جا، براي آخرين بار بست.

در اين 80 – 90  سال، 125 رباعي سرود، اما هيچ‌كدام در آن ايام منتشر نشد. مردم آن روزگار، نگاه ويژه او را به مرگ و حيات، چندان خوش نمي‌داشتند و براي درك دنياي بزرگ انديشه متفاوت او، قرن‌ها زمان لازم بود.

«امروزه معرفت و شناخت جامع شخصيتي چون حكيم عمر خيام نيشابوري مي‌تواند الگويي شايسته، فراروي تمام پژوهندگان علم و دانش و ادب، به‌ويژه نسل جوان كشورهاي اسلامي قرار دهد تا با تكيه بر پيشينه غني و پرافتخار خويش، آوازه بزرگي و عظمت اين مرز و بوم مقدس را به گوش جهانيان برسانند.»

اما خيام كه در تمام عمر، دست از تفكر برنداشت و حتي هرگز ازدواج هم نكرده همان‌طور كه وزير ارشاد مي‌گويد، الگوي عالمان نيز مي‌تواند باشد. حتي بيش از اديبان. او اثر بزرگ خود را در جبر وقتي نوشت كه هنوز حتي 30 سال هم نداشت. khayam

كتابي درباره معادله‌هاي درجه سوم به زبان عربي كه هنوز اثري قابل استناد است. پس از آن رساله‌اي در شرح مشكلات كتاب مصادرات اقليدس كه يكي از مهم‌ترين متون رياضي كهن است و هم‌ارز با نظريه اقليدس قرار مي‌گيرد، نوشت.

تدوين تقويم جلالي، تحليل مسائل بنيادين موسيقي و بسياري ديگر از رساله‌ها و يافته‌هاي ديگر علمي، ازجمله ديگر دستاوردهاي خيام است. ولي شهرتش در بين عامه مردم غرب نيز بسيار تحت تأثير ترجمه رباعياتش توسط فيتز جرالد انگليسي است.

از نكات جالب زندگي خيام، هم مكتب بودن با حسن صباح و خواجه نظام‌الملك است. هرچند زندگي خيام، همچون بسياري ديگر از بزرگان آن روزگار ايران، آميخته با افسانه است، اما مي‌گويند اين سه يار دبستاني در زمان كودكي، به يك مكتب مي‌رفتند و با يكديگر عهد كردند كه هركدام به جايگاهي رسيد، آن 2 را ياري دهد.

هنگامي كه سال‌ها بعد، نظام الملك به وزيري سلجوقيان رسيد، به خيام فرمانروايي نيشابور و حومه را پيشنهاد داد، ولي خيام نپذيرفت. نظام‌الملك هم در عوض براي او 10 هزار دينار مقرري تعيين كرد تا در نيشابور به او پرداخت كنند.

(محمدعلي فروغي در مقدمه تصحيحش از رباعيات خيام مي‌گويد اين داستان سند معتبري ندارد و براي اين‌كه راست باشد لازم است حسن صباح و خيام بيش از 120 سال عمر كرده باشند...)

حالا تنديس خيام در بخارست، پايتخت روماني است و هتلي به‌نام او در تونس ساخته‌اند، اما او در كهكشان‌ها، جايگاه والاتري دارد. يكي از حفره‌هاي كره ماه، به  افتخار اخترشناس بزرگ ايران، «عمر خيام» نام‌گذاري شده است و  يك سياره كوچك نيز در سال 1980 به‌نام او ناميده شد. يكي از موضوعات مورد بحث دو تن از شخصيت‌هاي رمان معروف «گرگ دريايي» نوشته جك لندن، خيام است.

مارتين لوتركينگ در سخنراني تاريخي‌اش از خيام شاهد مثال آورد و انجمن ادبي عمر خيام در لندن در سال 1983 دو بوته گل سرخ بر مزار فيتز جرالد كاشت و لوحي را نصب كرد كه بر آن نوشته است: «اين بوته‌هاي گل سرخ كه در باغ كيو پرورده شده و تخم آن‌را سيمپسن از سر مقبره عمر خيامي در نيشابور آورده است، به دست چندين تن از هواخواهان ادوارد فيتز جرالد از جانب انجمن عمر خيام، غرس شد.»

گل صداقت

سالها پيش از ميلاد در چين باستان شاهزاده اي تصميم يه ازدواج گرفت با مرد خردمندي مشورت کرد و تصميم گرفت تمام دختران جوان منطقه را دعوت کند تا دختري سزاوار را انتخاب کند .
دختر جواب داد : مي دانم هرگز مرا انتخاب نمي کند ، اما فرصتي است که دست کم يک بار او را از نزديک ببينم .
روز موعود فرا رسيد ....
ادامه نوشته

دوست کامل اینه ماست.

می دانید کسی که با ما دست می دهد  اما قلبمان را لمس می کند کیست؟  یک دوست.

اینم اولین پرچم شناخته شده ایران

بدون شرح

بدون شرح  

دوچرخه

دوچرخهوقتی که بچه بودم هر شب دعا میکردم که خدا یک دوچرخه به من بدهد. بعد فهمیدم که اینطوری فایده ندارد. پس یک دوچرخه دزدیدم و دعا کردم که خدا مرا ببخشد
emo philips

آيا من هم اوسكل هستم

کلمه "اوسکل" را اگر بارها نگفته باشيد، لااقل بارها شنيده ايد.
اين کلمه نام يک پرنده است. مهمترين مشخصه اين پرنده آن است که تمام بهار را به جمع آوری و توشه و غذا برای سرمای زمستان سپری مي کند . اما زمستان که فرامی رسد، توشه گاه و محل آذوقه‌های جمع شده را گم مي کند.
حالا که معنای آن را دانستيد، فکر کنید ببینید که چه توشه‌ها که هفته‌ها جمع کرديم و آنی از کف داديم؟ انصافاً هر کدام به اين سوال درونی پاسخ دهيم: «آيا من هم اوسكل هستم!؟»

از وبلاگ احسان و هزاره سوم

زیباترین

با مادرم به ویترین طلافروشی خیره شده بودیم. ویترین مغازه پر بود از طلا و جواهرات قشنگ و جورواجور. مادرم با لبخند نگاهم کرد و وارد مغازه شد. اما من خیره به طلاها پشت ویترین ماندم. انتخاب کردن کار سختی بود. همه طرحها و مدلها چشمگیر و زیبا بودند اما...
گردنبند مادرم که تازه وارد ویترین شده بود،از همه زیباتر بود

 

منبع مشخص نیست

كانال خشايارشا

ارتاخه(Artachais)، مهندس ايراني، به فرمان خشايارشا(شاه از 465-485 پيش از ميلاد) كانالي در جزيره‌ي اتوس(در يونان) ساخت تا رفت و آمد كشتي‌ها آسان شود.

كشتي‌راني در پيرامون آن شبه‌جزيره‌ي كوهستاني به اندازه‌اي خطرناك بود كه آن پادشاه بزرگ براي فراهم كردن سلامتي ناوگان خود فرمان داد تا آن كانال را بسازند. بر پايه‌ي گزارش هرودوت دو نفر ايراني به نام ارتاخايس پسر ارتايوس و بوربارس پسر مگابازوس سرپرستي اين كار را بر عهده داشتند.

  كانال خشايارشا، كه بخش‌هايي از آن برجاي مانده است،  اندكي بيش از 2 كيلومتر درازا داشته است. كانال از يك رشته حوضچه درست شده بود كه از 18 تا 27 متر پهنا و  كف آن‌ها در ژرف‌ترين جا بيش از  18 متر تا سطح زمين فاصله داشت. اين حوضچه‌ها را در بستري از سنگ‌هاي شني و آهكي دوران سوم زمين‌شناسي كنده بودند.

  ارتاخه نزد پادشاه مقرب بود و قامتي رشيد و بلند داشت. او در جريان كار يا اندكي پس از آن درگذشت و شاه و ارتش براي او سوگواري كردند و مراسم خاكسپاري باشكوهي براي او برگذار كردند. در نزديك كانال برجستگي قبر مانندي وجود دارد كه به نظر مي‌رسد برجاي مانده‌ي قبر ارتاخه باشد. نام اين مهندس ايراني در بانك ساختارهاي مهندسي جهان  آمده است

http://www.jazirehdanesh.com

اینم چند نوع تبلیغات جدید

چه تبليغي بهتر از اين براي شيشه نشكن ضدسرقت؟

تبليغات،اتوبوس و چرخ هايش...