به مناسبت روز ملی خیام

در اين 80 – 90 سال، 125 رباعي سرود، اما هيچكدام در آن ايام منتشر نشد. مردم آن روزگار، نگاه ويژه او را به مرگ و حيات، چندان خوش نميداشتند و براي درك دنياي بزرگ انديشه متفاوت او، قرنها زمان لازم بود.
«امروزه معرفت و شناخت جامع شخصيتي چون حكيم عمر خيام نيشابوري ميتواند الگويي شايسته، فراروي تمام پژوهندگان علم و دانش و ادب، بهويژه نسل جوان كشورهاي اسلامي قرار دهد تا با تكيه بر پيشينه غني و پرافتخار خويش، آوازه بزرگي و عظمت اين مرز و بوم مقدس را به گوش جهانيان برسانند.»
اما خيام كه در تمام عمر، دست از تفكر برنداشت و حتي هرگز ازدواج هم نكرده همانطور كه وزير ارشاد ميگويد، الگوي عالمان نيز ميتواند باشد. حتي بيش از اديبان. او اثر بزرگ خود را در جبر وقتي نوشت كه هنوز حتي 30 سال هم نداشت.
كتابي درباره معادلههاي درجه سوم به زبان عربي كه هنوز اثري قابل استناد است. پس از آن رسالهاي در شرح مشكلات كتاب مصادرات اقليدس كه يكي از مهمترين متون رياضي كهن است و همارز با نظريه اقليدس قرار ميگيرد، نوشت.
تدوين تقويم جلالي، تحليل مسائل بنيادين موسيقي و بسياري ديگر از رسالهها و يافتههاي ديگر علمي، ازجمله ديگر دستاوردهاي خيام است. ولي شهرتش در بين عامه مردم غرب نيز بسيار تحت تأثير ترجمه رباعياتش توسط فيتز جرالد انگليسي است.
از نكات جالب زندگي خيام، هم مكتب بودن با حسن صباح و خواجه نظامالملك است. هرچند زندگي خيام، همچون بسياري ديگر از بزرگان آن روزگار ايران، آميخته با افسانه است، اما ميگويند اين سه يار دبستاني در زمان كودكي، به يك مكتب ميرفتند و با يكديگر عهد كردند كه هركدام به جايگاهي رسيد، آن 2 را ياري دهد.
هنگامي كه سالها بعد، نظام الملك به وزيري سلجوقيان رسيد، به خيام فرمانروايي نيشابور و حومه را پيشنهاد داد، ولي خيام نپذيرفت. نظامالملك هم در عوض براي او 10 هزار دينار مقرري تعيين كرد تا در نيشابور به او پرداخت كنند.
(محمدعلي فروغي در مقدمه تصحيحش از رباعيات خيام ميگويد اين داستان سند معتبري ندارد و براي اينكه راست باشد لازم است حسن صباح و خيام بيش از 120 سال عمر كرده باشند...)
حالا تنديس خيام در بخارست، پايتخت روماني است و هتلي بهنام او در تونس ساختهاند، اما او در كهكشانها، جايگاه والاتري دارد. يكي از حفرههاي كره ماه، به افتخار اخترشناس بزرگ ايران، «عمر خيام» نامگذاري شده است و يك سياره كوچك نيز در سال 1980 بهنام او ناميده شد. يكي از موضوعات مورد بحث دو تن از شخصيتهاي رمان معروف «گرگ دريايي» نوشته جك لندن، خيام است.
مارتين لوتركينگ در سخنراني تاريخياش از خيام شاهد مثال آورد و انجمن ادبي عمر خيام در لندن در سال 1983 دو بوته گل سرخ بر مزار فيتز جرالد كاشت و لوحي را نصب كرد كه بر آن نوشته است: «اين بوتههاي گل سرخ كه در باغ كيو پرورده شده و تخم آنرا سيمپسن از سر مقبره عمر خيامي در نيشابور آورده است، به دست چندين تن از هواخواهان ادوارد فيتز جرالد از جانب انجمن عمر خيام، غرس شد.»