لبخند بزن... فردا روز بدتريه!

يادآوري قوانين مورفي تسکين دهنده بدبياري‌ها و بدشانسي‌هاست

قانون مورفي در سال ‌١٩٤٩ در پايگاه نيروي هوايي ادوارز شکل گرفت. مورفي مهندس هوافضا بود که روي يک پروژه کار مي کرد. در يکي از سخت‌ترين آزمايش‌هاي پروژه يک تکنسين تمام سيم‌ها را برعکس وصل کرد و آزمايش خراب شد. مورفي درباره اين تکنسين گفت: اگه يه راه براي خراب کردن چيزي وجود داشته باشه او همون يه راه رو پيدا مي کنه" و اين اولين قانون مورفي بود. در ابتدا در فرهنگ فني مهندسين رواج پيدا کرد و بعد به فرهنگ عامه راه پيدا کرد. بعداً قوانين ديگري هم بعد از کسب رتبه لازم از بنياد مورفي در زمره قوانين اصلي قرار گرفتند.

ادامه نوشته

جشن روزه مسیحیان

همه سال،میانه ماه فوریه در شهرهای غرب آلمان کاروان شادی به راه می‌افتاد؛ می دانید چرا؟

گفته می شود منشا کاروان های شادی غرب آلمان به 40 روزی برمی‌گردد که مسیحیان روزه می‌گیرند.
در این 40 روز، مسیحیان اجازه خوردن گوشت و لبنیات ندارند؛به ظاهر به این خاطر که در قرنهای وسطی گوشت و لبنیات به سرعت فاسد می شد.
استقبال از دوره روزه داری، این گونه بود که مردم، کناره‌ رود«راین» به شادی و حتی پرخوری می‌پرداختند.
این کاروان در کلن ، دوسلدورف ، ماینس و آخن، باشکوه تر و دیدنی‌تر از جاهای دیگر است.

عکس؛ دخترانی از کلن را نشان می‌دهد که دو ماه زودتر به ا ستقبال جشن رفته‌اند

ایسکانیوز

اصول حرفه‌اي بودن

دغدغه‌مندي: كار براي شما، مسأله و دغدغه است يعني شما به هر علت (نياز مالي، دغدغه علمي و...) آمده‌ايد تا مسأله‌اي را حل كرده و گره‌اي را بگشاييد.

ـ جديت: آن كار براي شما يك مسأله‌ عادي يا فرعي نيست بلكه در كار مصمم و جدي هستيد.

ـ دانش و خردمندي: بر آن حوزه‌ كاري اِشراف فكري داريد و خلاقانه و آينده‌نگرانه به ارتقاي وضعيت انديشيده و راهكارهاي آن را ابداع مي‌كنيد.

ـ تجربه فراوان: در اثر تجربه و ممارست فراوان در آن زمينه، دركي عميق و ژرف ‌يافته و تمامي مهارت‌ها و توانمندي‌هاي مورد نياز را بدست آورده‌ايد.

ـ لذت‌بردن: دائماً از انجام كار خود، لذت مي‌بريد و آن را صرفا"براي رفع نياز، گذران امور، با بي‌ميلي و به‌صورت انفعالي انجام نمي‌دهيد.

ـ احترام‌گذاري: براي همكاران، مشتريان، كارفرمايان، سازمان خود و به ‌ويژه براي پيشكسوتان نهايت احترام و ادب را قائليد.

ـ يادگيري مستمر: دائماً در كار خود مي‌آموزيد و در هر مرحله از انجام كار خود، سعي مي‌كنيد نكته‌اي را آموخته و دست‌خالي از اين تجربه برنگرديد.

ـ پشتكار: هيچگاه نوميدي بر شما مستولي نمي‌گردد و به راحتي از ميدان بدر نمي‌شويد.

ـ دلسوزي و تعهد: كارهاي خود را دلسوزانه و متعهدانه انجام مي‌دهيد. به كار خود و سازمانتان "تعلق‌خاطر" داريد و كار را از آنِ خود مي‌دانيد.

ـ بهره‌وري: بازده كار شما بالاست. اثر بخشي و كارآيي زيادي داريد. ازسرعت و دقت كافي برخورداريد و در كارهايتان خلاقيت و نوآوري به خرج مي‌دهيد.

زندگي و كار در يك محيط حرفه‌يي، واقعاً لذ‌ت‌بخش است.

رموز موفقيت مافيا در فرامین انها بوده

ليست ده فرمان عبارتند از:
1ـ هيچ كس نبايد مستقيم با دوستان خود تماس بگيرد، بلكه هميشه بايد شخص سومي اين كار را انجام دهد.
2. هيچ گاه نبايد به همسر دوستان خود نگاه كنيد.
3. هيچ گاه با پليس ديده نشويد.
4ـ رفتن به كلوپ‌ها و بارهاي عمومي ممنوع است.
5ـ حضور در «كوسا نوسترا»، مجمع مافيا در آمريكا الزامي است، حتي اگر همسر شما در حال وضع حمل باشد.
6ـ بايد به قرار ملاقات‌ها كاملا احترام گذاشته شود.
7ـ بايد با همسران به احترام رفتار شود.
8ـ هنگامي كه از شما اطلاعاتي خواسته مي‌شود، بايد حقيقت را بگوييد.
9ـ تملك پولي كه متعلق به ديگران است، ممنوع است.
10ـ اين افراد، حق عضويت در كوسا نوسترا را ندارند:
كساني كه در ميان خانواده‌شان يك عضو از پليس يا فرد خائن و يا بد اخلاق دارند و يا كسي كه ارزش‌هاي اخلاقي را رعايت نمي‌كند.

اين ليست در جريان دستگيري «سالواتوره لو پيكولو»، رئيس جديد و مشهور مافياي شهر سيسيل به دست آمده است. 

«تابناك»، به نقل از «بي.بي.سي»

مديريت بر ديگران

 قاطع،امامهربان باشيد.

جدي، اما لطيف باشيد.

در انجام كارها روي شيوه‌اي خاص تأكيد نكنيد. شايد كسي بتواند از مسير كوتاه‌تر و بهتري شما را به مقصد برساند.

توجه داشته باشيد دانش و تجربه، هيچ كدام به تنهايي رهگشا نيستند، مثل اكسيژن و هيدروژن كه از تركيب معيني از آن‌ها هواي تنفس ما تأمين مي‌شود، مي‌توان با آميختن دانش و تجربه، راهكارهاي حياتي و استثنايي خلق كرد.

به خاطر داشته باشيد رعايت استانداردهاي محيط كار در كارايي كارمندان مؤثر است.

با فرق گذاشتن بيهوده بين افراد گروه، انگيزه كاري آن‌ها را از بين نبريد.

از مشورت و نظرخواهي با نيروي جوان ابايي نداشته باشيد.

با رفتارهاي ضد و نقيض، اعتماد زيردستان را از خود سلب نكنيد.

در به وجود آوردن فضاي رقابتي سالم، كوشا باشيد.

براي ارتقاي سطح دانش كارمندان و افزايش بهره‌وري آنان، كلاسهاي آموزشي ترتيب دهيد و از لوازم كمك آموزشي بهره گيريد.

دقت كنيد كه توبيخ كارمند خطاكار، بايد متناسب با اشتباهاتش تعيين شود.

در صورت لزوم با قاطعيت نه بگوييد.

سعي كنيد با اصول ساده روانشناسي آشنا شويد.

طوري رفتار كنيد كه ديگران شما را به عنوان الگو انتخاب كنند و آينده كاري دلخواه خود را در قالب شخصيت شما مجسم كنند.

هرگز در حضور كارمندان با ديگر معاشران خود، پشت سر افراد بدگويي نكنيد.

با شروع به موقع جلسات، وقت‌شناسي را عملاً به حاضران بياموزيد.

در انجام كارها به سه نكته بيش از بقيه نكات توجه كنيد: اعتماد به نفس، اعتماد به نفس، اعتماد به نفس.

مديريت تحول

در ستایش حد اعتدال

ميانه‌روي آن مسيري است که به قله مي‌رسد از ميان دو پرتگاه رو در روي هم.

حد وسط يا اعتدال خود يک فضيلت است. اما به زعم من، از آن جهت که اين فضيلت به مثابه يک معيار براي فضائل ديگر است، آن را در بخش کليات قرار مي‌دهم.

در دو سوي حد وسط، افرط و تفريط است، به همين خاطر، ممکن است ما به هنگام تصميم‌گيري در يک وضعيت خاص دچار اشتباه شويم. به گفته‌ي ارسطو ميانه روي آن مسيري است که به قله مي‌رسد از ميان دو پرتگاه رو در روي هم. نيز آنده کنت مي‌نويسد: اعتدال انسان را ارباب لذت‌ها مي‌کند نه بنده آن، اعتدال فضيلتي است که در عدم وابستگي، ما را کمک مي‌رساند.

آري با رعايت حد وسط است که نه خودستا مي‌شويم نه کم رو، نه آتشين مزاج مي‌شويم نه بي رگ و بي خاصيت، نه پر خوري مي‌کنيم نه کم خوري،.....برگرفته ازوبلاگ شدن

وان سیمانی چند کیلومتری عظیم

پل ابی در المان

این پل 918 متری که در سال ۲۰۰۳ تکمیل شد  با هزینه 500 ملیون یورو در مدت 6 سال ساخته شده که به عنوان سمبل اتحاد. المان شرقی و غربی سابق را به هم وصل می کند . عکس زیر از مراسم افتتاحیه  است . این پل در نزدیکی برلین قرار گرفته است. منبعbridge water

الهام در مقابل عقل؟

تصمیم‌های فراوان روزانه، قوه عقلانى ما را به شدت به خود مشغول مى سازد.اين تصميم گيرى‌ها قسماَ از خرد به الهام واگذار مى شوند. اما كاركرد واقعى الهام چيست؟ آيا مى توان توضيحى قابل فهم براى الهام و يا حس درونى يافت؟ ما همه روزه مجبور به تصميم گيرى هستيم. براى تهيه نيازهاى روزانه در فروشگاه و يا خريد لباس بايد انتخاب كنيم. در مورد گزينش دوست و همسر نيز مجبوريم كه تصميم بگيريم. در جامعه مدرن امروزى، به دليل وجود تنوع گسترده در همه ى زمينه ها، ما هر روزه با سيلى از تصميمات مواجهيم. اين خيل فراوان گزينش هاى روزانه، قوه تصميم گيرى عقلانى ما را به شدت به خود مشغول مى سازد. اما در بسيارى مواقع، اين تصميم گيرى از خرد به الهام واگذار مى شود. اما كاركرد واقعى الهام چيست؟ آيا مى توان توضيحى قابل فهم براى الهام و يا حس درونى يافت

ادامه نوشته

بیل گیتس ، استیو جابز و مایکل دل میلیاردرهای بدون لیسانس!

 یک وبلاگ آمریکایی در فهرستی 15 "ابر ثروتمند" دنیا را که بدون مدرک دانشگاهی هستند طبقه بندی کرده است.
بسیاری از والدین در نصیحت های دلسوزانه خود این تفکر اشتباه را القا می کنند که: "باید دبیرستان را تمام کنی تا بتوانی به دانشگاه بروی تا وقتی که لیسانس گرفتی بتوانی برای خودت یک شغل خوب پیدا کنی."
اگرچه تحصیلات یکی از اهداف مهم زندگی بشمار می رود، اما هنگامی که به یک تفکر غالب که تمام جنبه های زندگی را پوشش می دهد تبدیل می شود، می تواند بسیار مخرب باشد و حتی رشد زوایای شخصیتی کودک را با اختلال مواجه کند. 
اگر تحصیل تنها با هدف ثروتمند و مشهور شدن دنبال می شود، نتایج طبقه بندی اخیری که یک بلاگر آمریکایی در وبلاگ خود ارائه کرده است، خلاف این مسئله را ثابت می کند.
وبلاگ "College Startup" در تازه ترین پست خود با حمایت از تئوری "برای تبدیل شدن به یک ثروتمند موفق همیشه نیاز نیست که جوانی را روی انبوهی از کتاب ها گذراند"، این فهرست را طبقه بندی کرده است.
در این طبقه بندی، 15 نام معروف ترین میلیاردرهای دنیا که تحصیلات دانشگاهی ندارند، مشخص شده است.
در رتبه اول این طبقه بندی، ریچارد برانسون بنیانگذار شرکت هواپیمایی "ویرجین" قرار گرفته است که در 16 سالگی مدرسه را برای راه اندازی اولین شرکتی که مجله Student Magazine بود، رها کرد. سپس وارد تجارت شد و موفقیت های چشمگیری را که امروزه از آنها برخوردار است، بدست آورد. ریچارد برانسون درحال حاضر مالک 360 شرکت بزرگ است.
در رتبه دوم این طبقه بندی، "کوکو چانل" سبک گرا قرار گرفته است که موفقیت را از هیچ بوجود آورد. وی یتیم بود و امکان رفتن به مدرسه را نداشت، اما در پایان توانست تبدیل به یکی از سبک گرایان برجسته دنیا شود.
مایکل دل، بنیانگذار شرکت انفورماتیکی "دل" رتبه بعدی را به خود اختصاص داده است که تنها با هزار دلار در جیب و یک دنیا اشتیاق کالج را در سن 19 سالگی ترک و شرکت PCs Limited را تاسیس کرد و پس از آن به یکی از بزرگترین نامها در عرصه تولید رایانه های شخصی "دل"( Pc: Dell Inc) تبدیل شد.
در رتبه چهارم این فهرست، والت دیسنی پدر معروف میکی ماوس ایستاده است که در 16 سالگی مدرسه را ترک کرد و تبدیل به "ارباب دیسنی" شد. امروز شرکت والت دیسنی 30 میلیارد دلار سود دارد.
رتبه پنجم متعلق به "هنری فورد" است که در 16 سالگی تحصیل را رها کرد و به عنوان یک مکانیک ماشین مشغول به کار شد و بعدها با تلاش و کوشش شرکت خودروسازی "فورد" را تاسیس کرد و توانست صنایع خودروسازی را متحول کند.
اما شاید معروفترین نام های این فهرست 15 نفره متعلق به بیل گیتس و رقیبش استیو جابز باشد.
بیل گیتس، بنیانگذار مایکروسافت دانشگاه را ترک کرد و هرگز لیسانس نگرفت، اما توانست از سال 1995 تا سال 2006 "عنوان ثروتمندترین مرد دنیا" را به خود اختصاص دهد. استیو جابز، بنیانگذار شرکت اپل نیز تنها یک نیمسال تحصیلی به کالج رفت و پس از ترک دانشگاه اول برای شرکت "آتاری" کار کرد و سپس شرکت " اپل کامپیوتر" را بنیان گذاشت.
در رتبه بعدی "فرانک لیوید رایت" نابغه میلیاردری قرار گرفته است که هیچ مدرک تحصیلی ندارد.
بنابراین گزارش،"فالینگ واتر" طراح معروف ساختمان در جایگاه بعدی ایستاده است. وی هرگز در دبیرستان ثبت نام نکرد اما توانست تبدیل به یکی از موثرترین آرشیتکت های قرن بیستم شود.
از این طبقه بندی می توان نتیجه گرفت که نبوغ، شجاعت و شانس اساس داستان پیروزی تمام این شخصیت های موفق بوده است خبرگزاری مهر

چه كنيم كه بر خشم فائق شويم؟

چشم در مقابل چشم
جوان دانشجو كه در جريان يک درگيري ساده خياباني يک چشمش را از دست داده است، قصاص چشم جوان ضارب را خواستار شد.
جوان دانشجو در تشريح ماجرا  مي‌گويد: «شب نيمه‌شعبان بود و مانند هر سال، با خانواده تصميم گرفتيم به خيابان رفته و در جشن و سرورها شرکت کنيم. هيچ‌گاه باور نمي‌کردم که در چنين شبي، يکي از روزنه‌هاي نگاهم به دنيا به اين سادگي بسته شود و ديگر نتوانم صورتم را با دو چشم ببينم

«از چند مسير گذشتم تا به ازدحام جمعيت نزديک شدم و در اين هنگام، نگاهم به اين‌طرف و آنطرف افتاد و در همين زمان ناگهان متوجه بد و بيراه گفتن پسر جواني شدم که راننده خودرو کناري بود؛ ابتدا فکر کردم با من نيست، ولي بعد از چند دقيقه ديدم که او از ماشين پياده شد و به سمتم حمله‌ور شد و مقابل ديگران، شروع به کتک‌کاري کرد. چاره‌اي نداشتم و مجبور به ايستادگي شدم؛ مدعي بود که من به خانواده‌اش نگاه آلوده کرده‌ام. در اين هنگام متوجه شدم، فرد شروري است كه ديگر نمي‌توانم تصميمي مگر مقاومت مقابلش بگيرم، از اين رو به زد و خورد ادامه دادم تا اين كه او ناگهان

ادامه نوشته

نوع راه رفتن نشانگر ويژگي روحي

 هر فردي راه رفتن مخصوص به خود را دارد و راه رفتن افراد همانند آثر انگشتان منحصر به فرد است.

چگونگي راه رفتن انسانها ، نشانگر ويژگي هاي فيزيکي و روحي آنها است. 
شيوه راه رفتن افراد به طرز تفکر ، خلق و خو ، هيجانات ، انگيزه ها ، ويژگي هاي دروني و شخصيتي افراد بستگي دارد. 
وقتي که تغييراتي در نحوه راه رفتن آدم ها بوجود مي ايد اين موضوع نشان دهنده تغيير در افکارشان است.
فردي که هميشه آرام راه برود يا سريع حرکت کند نشان دهنده رغبت آن فرد براي انجام يک فعاليت و علاقه او براي انجام اين کار است.
هر فردي راه رفتن مخصوص به خود را دارد و راه رفتن افراد همانند آثر انگشتان منحصر به فرد است. 
  راه رفتن بيمار گونه ، اردکي ، پاي افتاده و ضد درد از انواع راه رفتن هاي ناصحيح هستند که افراد با آن روبروهستند. 
در راه رفتن بيمارگونه قسمت هايي از عصب و عضلات فوقاني يا تحتاني بدن با هم درگير مي شوند.
فلج و ضعف عضلات ناحيه لگن نيز در بيماراني که دچار آرتوروز مفصل هيپ هستند راه رفتن اردکي را به دنبال دارد. 
بيماراني که دچار سکته مغزي مي شوند به راه رفتن با پاي افتاده مبتلا مي شوند و افرادي که کمر درد و يا ديسک کمر دارند مجبور به راه رفتن ضد درد مي شوند. 
بهترين نوع راه رفتن روشي است که کمر صاف ، شانه ها به طرف عقب ، سر و گردن به سمت بالا و دست ها به طور منظم حرکت کنند.

رحيمي روانشناس و استاد دانشگاه شهرکرد دکتر افشين اديب فبزیوتراپ

رابطه‌ي بلندمدت نيازمند صداقت است

اين كه بتوان با ديگران ارتباط برقرار كرد به عوامل مختلفي بستگي دارد و مسلما هر كس با روش خاصي اين كار را انجام مي‌دهد و هر فرد به اين روش‌ها مسلط‌تر باشد فردي با روابط عمومي خوب تعريف مي‌شود و اين گونه افراد در انتخاب شغل بيشتر مناسب براي كارهايي هستند كه به جذب سريع افراد نياز دارند و خيلي تداوم برقراري ارتباط مد نظر نيست.

فروشنده با خوشرويي و كلمات مناسب هدفش را كه فروش كالا به مشتري است بدست مي‌آورد. در مديريت اين خصوصيت به تنهايي پاسخگو نيست. يعني شما بايد بتوانيد با افرادي كه مي‌خواهيد با آن‌ها كار كنيد ارتباط برقرار كنيد و بدون اين ارتباط نمي‌توانيد هيچ كاري را انجام دهيد، ولي اين ارتباط موقتي نبايد باشد، بايد يك ارتباط پايدار باشد.

نمي‌خواهيد متاعي را بدهيد و برويد. مي‌خواهيد با افراد كار كنيد. مي‌خواهيد روش‌هايي را با هم براي رسيدن به يك هدف به كار گيريد. مي‌خواهيد با هم همراه شويد. در راهي كه پستي و بلندي دارد، سختي دارد.گاهي بايد در اين راه بنشيني گاهي بخوابي گاهي در جلو و گاه در عقب حركت كني.پس بايد اعتماد وجود داشته باشد.

اين كه شما بخواهيد افرادي را مديريت كنيد و راهبري نماييد نيازمند ايجاد اعتماد در آن‌هاست و بدون اين اعتماد نمي‌شود آن‌ها را با خود همراه كرد. فردي اگر بخواهد با صرف لبخند زدن و احترام گذاشتن ظاهري در قلوب جا پيدا كند ولي در نهان به فكر قدرت طلبي و سوءاستفاده از ديگران باشد هرگز موفقيت دراز مدت نصيبش نمي‌شود.

كاركنان داراي هوش و ذكاوتند و لبخند ظاهري با اغراض منفي را خوب تشخيص مي‌دهند. از يكي رو در رو تعريف كنيم و در پشت سرش زير آبش را بزنيم، هر چند اين زير آب زني با كلاس و در لفافه دلسوزي و… باشد، در نهايت آشكار مي‌شود.

بايد تار و پود محبت و صداقت را در اين هدف به كار بگيريم وگرنه موفق نخواهيم شد، يك گروه را مديريت كنيم.اگر هم در چارت و به زور حكم رييس باشيم كاركنان هم به ما لبخند مي‌زنند و احترام مي‌گذارند، ولي طناب دار ما را دائما در ذهن خودشان مي‌بافند. كار را خراب مي كنند. دستورات ما را عوضي انجام مي‌دهند و خلاصه كاري مي‌كنند كه بفهميم چه اشتباهي كرده‌ايم. رابطه بلند مدت و موثر نيازمند صداقت است.  یک مدیر

روزي كه جهان تاصبح نخوابيد....

در سال 1968 مسابقات المپيك در شهر مكزيكوسيتي برگزار شد. در آن سال مسابقه دوي ماراتن يكي از شگفت انگيزترين مسابقات دو در جهان بود.دوي ماراتن در تمام المپيكها مورد توجه همگان است و مدال طلايش گل سرسبد مدال هاي المپيك.

اين مسابقه به طور مستقيم در هر 5 قاره جهان پخش ميشود. كيلومتر آخر مسابقه بود دوندگان رقابت حساس و نزديكي با هم داشتند، نفس هاي آنها به شماره افتاده بود، زيرا آنها 42 كيلومترو 195 متر مسافت را دويده بودند. دوندگان همچنان با گامهاي بلند و منظم پيش ميرفتند. چقدر اين استقامت زيبا بود. هر بيننده اي دلش ميخواست كه اين اندازه استقامت وتوان داشته باشد. دوندگان، قسمت آخر جاده را طي كردند و يكي پس از ديگري وارد استاديوم شدند.

استاديوم مملو از تماشاچي بود و جمعيت با وارد شدن دوندگان، شروع به تشويق كردند. رقابت نفس گير شده بود و دونده شماره ... چند قدمي جلوتر از بقيه بود. دونده ها تلاش ميكردند تا زودتر به خط پايان برسند و بالاخره دونده شماره ... نوار خط پايان را پاره كرد. استاديوم سراپا تشويق شد. فلاش دوربين هاي خبرنگاران لحظه اي امان نمي داد و دونده هاي بعدي يكي يكي از خط پايان گذشتند و بعضي هاشان بلافاصله بعد از عبور از خط پايان چند قدم جلوتر از شدت خستگي روي زمين ولو شدند. اسامي و زمان هاي به دست آمده نفرات برتر از بلندگوها اعلام شد. نفر اول با زمان دو ساعت و ... در همين حال دوندگان ديگر از راه رسيدند و از خط پايان گذشتند.

در طول مسابقه دوربين ها بارها نفراتي را نشان داد كه دويدند، از ادامه مسابقه منصرف شدند و از مسير مسابقه بيرون آمدند. به نظر ميرسيد كه آخرين نفر هم از خط پايان رد شده است. داوران و مسوولين برگزاري ميروند تا علائم مربوط به مسابقه ماراتن و خط پايان را جمع آوري كنند جمعيت هم آرام آرام استاديوم را ترك ميكنند.

اما...
بلند گوي استاديوم به داوران اعلام ميكند كه خط پايان را ترك نكنند گزارش رسيده كه هنوز يك دونده ديگر باقي مانده. همه سر جاي خود برميگردند و انتظار رسيدن نفر آخر را ميكشند. دوربين هاي مستقر در طول جاده تصوير او را به استاديوم مخابره ميكنند.

از روي شماره پيراهن او اسم او را مي يابند "جان استفن آكواري" است دونده سياه پوست اهل تانزانيا، كه ظاهرا برايش مشكلي پيش آمده، لنگ ميزد و پايش بانداژ شده بود. 20 كيلومتر تا خط پايان فاصله داشت و احتمال اين كه از ادامه مسير منصرف شود زياد بود. نفس نفس ميزد احساس درد در چهره اش نمايان بود لنگ لنگان و آرام مي آمد ولي دست بردار نبود. چند لحظه مكث كرد و دوباره راه افتاد. چند نفر دور او را مي گيرند تا از ادامه مسابقه منصرفش كنند ولي او با دست آنها را كنار مي زند و به راه خود ادامه ميدهد.

داوران طبق مقررات حق ندارند قبل از عبور نفر آخر از خط پايان محل مسابقه را ترك كنند. جمعيت هم همان طور منتظر است و محل مسابقه را با وجود اعلام نتايج ترك نمي كند. جان هنوز مسير مسابقه را ترك نكرده و با جديت مسير را ادامه ميدهد. خبرنگاران بخش هاي مختلف وارد استاديوم شده اند و جمعيت هم به جاي اينكه كم شود زيادتر ميشود! جان استفن با دست هاي گره كرده و دندان هاي به هم فشرده و لنگ لنگان، اما استوار، همچنان به حركت خود به سوي خط پايان ادامه ميدهد او هنوز چند كيلومتري با خط پايان فاصله دارد آيا او ميتواند مسير را به پايان برساند؟ خورشيد در مكزيكوسيتي غروب ميكند و هوا رو به تاريكي ميرود.

بعد از گذشت مدتي طولاني، آخرين شركت كننده دوي ماراتن به استاديوم نزديك ميشود، با ورود او به استاديوم جمعيت از جا برميخيزد چند نفر در گوشه اي از استاديوم شروع به تشويق ميكنند و بعد انگار از آن نقطه موجي از كف زدن حركت ميكند و تمام استاديوم را فرامي گيرد نميدانيد چه غوغايي برپا ميشود.

40 يا 50 متر بيشتر تا خط پايان نمانده او نفس زنان مي ايستد و خم ميشود و دستش را روي ساق پاهايش ميگذارد، پلك هايش را فشار مي دهد نفس ميگيرد و دوباره با سرعت بيشتري شروع به حركت ميكند. شدت كف زدن جمعيت لحظه به لحظه بيشتر ميشود خبرنگاران در خط پايان تجمع كرده اند وقتي نفرات اول از خط پايان گذشتند استاديوم اينقدر شور و هيجان نداشت. نزديك و نزديكتر ميشود و از خط پايان ميگذرد. خبرنگاران، به سوي او هجوم ميبرند نور پي در پي فلاش ها استاديوم را روشن كرده است انگار نه انگار كه ديگر شب شده بود. مربيان حوله اي بر دوشش مي اندازند او كه ديگر توان ايستادن ندارد، مي افتد.

آن شب مكزيكوسيتي و شايد تمام جهان از شوق حما سه جان، تا صبح نخوابيد. جهانيان از او درس بزرگي آموختند و آن اصالت حركت، مستقل از نتيجه بود. او يك لحظه به اين فكر نكرد كه نفر آخر است. به اين فكر نكرد كه براي پيشگيري از تحمل نگاه تحقيرآميز ديگران به خاطر آخر بودن ميدان را خالي كند. او تصميم گرفته بود كه اين مسير را طي كند، اصالت تصميم او و استقامتش در اجراي تصميمش باعث شد تا جهانيان به ارزش جديدي توجه كنند ارزشي كه احترامي تحسين برانگيز به دنبال داشت. فرداي مسابقه مشخص شد كه جان ازهمان شروع مسابقه به زمين خورده و به شدت آسيب ديده است.

او در پاسخگويي به سوال خبرنگاري كه پرسيده بود، چرا با آن وضع و در حالي كه نفر آخر بوديد از ادامه مسابقه منصرف نشديد؟ ابتدا فقط گفت:" براي شما قابل درك نيست!" و بعد در برابر اصرار خبرنگار ادامه داد:" مردم كشورم مرا 5000 مايل تا مكزيكوسيتي نفرستاده اند كه فقط مسابقه را شروع كنم، مرا فرستاده اند كه آن را به پايان برسانم."
منبع

سگی که فضانورد شد

«لایکا» سگ ولگردی بود که در خیابان‌های مسکو پرسه می‌زد اما فضانورد شد.

هنگامی که عده‌ای «لایکا»را به دام انداختند و با پوزه‌بند به آزمایشگاه بردند کم تر کسی می‌دانست روزی نام این سگ در تاریخ فضانوردی جاودانه خواهد شد.
سگ ماده که آن زمان سه ساله بود، پس از یک سری تمرین نفسگیر،سوم نوامبر ۱۹۵۷ با سفینه‌ی«اسپوتنیک۲» ساخت شوروی پیشین، به فضا پرتاب شد و چند ساعت بعد بر اثر گرما و فشار زیاد جان سپرد.

 دوستداران حیوانها در روسیه همه ساله یاد«لایکا» را زنده می کنندایسکانیوز

دعا؛ لحظه‌اي كه اشك از تو مي‌گويد و از احساس تو

 دعا مگر چيست؟ لحظه‌اي بريدن موقت از دنيا و سپردن روح به بي‌نهايت ابدي است

لحظه‌اي كه قلب، احساس و عقل براي دقايق و لحظاتي دست به دست هم مي دهند و در پيشگاه عدل به نياز سجده مي‌كنند.

لحظه‌اي كه اشك تنها نماينده وجود تو از تو مي‌گويد و از احساس تو.

لحظه‌اي كه خودت مي‌شوي و از اصل خودت مي‌گويي.

لحظه‌اي كه سجاده سبز تو تنها مكاني مي‌شود كه آرامش و امنيت را براي تو به ارمغان مي‌آورد. لحظه دعا لحظه غريبي نيست.

لحظه‌اي كه همانند كودكي كه در ميان اشك‌هايش تقاضاي شير از مادر مي‌كند و يا چون برده‌اي در مقابل ارباب خود به زانو در مي‌آيد و يا چون رعيتي هديه‌اي براي پادشاهش پيشكش مي‌كند.

آري به زانو در مي‌آيي و اشك‌هايت را به پهناي صورتت رها مي‌كني و در دل فرياد مي‌زني و خواسته‌هايت را يكي يكي و شمرده و گويا بازگو مي‌كني.

با اين تصور كه نكند خداوند تو را فراموش كرده باشد دوباره از نو تكرار مي‌كني و اين از دوباره گفتن‌ها آن قدر تكرار مي‌شود كه ...

در مقابل عرش كبريا يي‌اش، كودك مي‌شوي، اعتراف مي‌كني، رازهايت را بر ملا مي‌كني، چون مي‌داني شنونده تو آنقدر الرحم الرحمين است كه با صبر هميشگي‌اش گوش مي‌سپارد و زخم‌هايت را چون مرحمي مداوا مي كند.

قطعا هر كدام از ما زماني كه در مقابل ناراحتي‌ها و ناملايمات روزگار، احساس عجز مي‌كنيم و به خلوتي پناه مي‌بريم تا ناخوشي‌ها و بد حالي‌هايمان را با كسي در ميان بگذاريم. اگرچه او به همه آن‌ها پيش از آن كه در ما ايجاد شوند آگاه بوده است.

در دعا مي‌خواهيم دل‌هاي خسته خود را در معبد گاه معبودمان از نو ترميم كنيم و به آن جلاي دوباره بخشيم.

منبع