رابطهي بلندمدت نيازمند صداقت است
اين كه بتوان با ديگران ارتباط برقرار كرد به عوامل مختلفي بستگي دارد و مسلما هر كس با روش خاصي اين كار را انجام ميدهد و هر فرد به اين روشها مسلطتر باشد فردي با روابط عمومي خوب تعريف ميشود و اين گونه افراد در انتخاب شغل بيشتر مناسب براي كارهايي هستند كه به جذب سريع افراد نياز دارند و خيلي تداوم برقراري ارتباط مد نظر نيست
.فروشنده با خوشرويي و كلمات مناسب هدفش را كه فروش كالا به مشتري است بدست ميآورد. در مديريت اين خصوصيت به تنهايي پاسخگو نيست. يعني شما بايد بتوانيد با افرادي كه ميخواهيد با آنها كار كنيد ارتباط برقرار كنيد و بدون اين ارتباط نميتوانيد هيچ كاري را انجام دهيد، ولي اين ارتباط موقتي نبايد باشد، بايد يك ارتباط پايدار باشد.
نميخواهيد متاعي را بدهيد و برويد. ميخواهيد با افراد كار كنيد. ميخواهيد روشهايي را با هم براي رسيدن به يك هدف به كار گيريد. ميخواهيد با هم همراه شويد. در راهي كه پستي و بلندي دارد، سختي دارد.گاهي بايد در اين راه بنشيني گاهي بخوابي گاهي در جلو و گاه در عقب حركت كني.پس بايد اعتماد وجود داشته باشد.
اين كه شما بخواهيد افرادي را مديريت كنيد و راهبري نماييد نيازمند ايجاد اعتماد در آنهاست و بدون اين اعتماد نميشود آنها را با خود همراه كرد. فردي اگر بخواهد با صرف لبخند زدن و احترام گذاشتن ظاهري در قلوب جا پيدا كند ولي در نهان به فكر قدرت طلبي و سوءاستفاده از ديگران باشد هرگز موفقيت دراز مدت نصيبش نميشود.
كاركنان داراي هوش و ذكاوتند و لبخند ظاهري با اغراض منفي را خوب تشخيص ميدهند. از يكي رو در رو تعريف كنيم و در پشت سرش زير آبش را بزنيم، هر چند اين زير آب زني با كلاس و در لفافه دلسوزي و… باشد، در نهايت آشكار ميشود.
بايد تار و پود محبت و صداقت را در اين هدف به كار بگيريم وگرنه موفق نخواهيم شد، يك گروه را مديريت كنيم.اگر هم در چارت و به زور حكم رييس باشيم كاركنان هم به ما لبخند ميزنند و احترام ميگذارند، ولي طناب دار ما را دائما در ذهن خودشان ميبافند. كار را خراب مي كنند. دستورات ما را عوضي انجام ميدهند و خلاصه كاري ميكنند كه بفهميم چه اشتباهي كردهايم. رابطه بلند مدت و موثر نيازمند صداقت است. یک مدیر