وبلاگ"حرمت انسان"
گذرگاه، آدمي را به مقصد مي‌رساند و هر قدر هم زيبا باشد براي عبور و گذر است و ماندن در آن، آدمي را از مقصد باز مي‌دارد. اغلب اين دو را با هم اشتباه مي‌گيريم و در عزيمت، زيبايي‌هاي راه آنچنان ما را در خود مشغول مي‌سازد که مقصد از يادمان مي‌رود و سرانجام از جايي ديگر سر درمي‌آوريم.

 راه و مقصد را بايد درست بشناسيم تا به سلامت از گذرگاه‌هاي افسونگر و زيبا گذر کنيم و شاهد زيباي منتظر را در آن دوردست‌ها در آغوش کشيم. ما از مقصد در هراس هستيم و براي همين برنامه مي‌ريزيم که در راه بمانيم و به زيبايي‌هاي کاغذي دلخوش کنيم. بعضي زيبايي‌ها براي ديدن و گذشتن هستند و زيبايي حقيقي را به يادمان مي‌آورند و عطش ما را براي رفتن و رسيدن و نماندن بيشتر مي‌کنند. خيلي وقت‌ها همين زيبايي‌هاي نسبي ما را خوش مي‌آيند و از ادامه راه باز مي‌دارند و به همين بسنده مي‌کنيم و در راه مي‌مانيم.

گذرگاه‌ها ناپيدا هستند و پر پيچ و خم و نقشه راه اگر در دستانمان باشد، مقصد در آن دوردست‌ها چشم‌نوازي مي‌کند و ما را به حضور طلب مي‌کند که در سايه‌هاي دلفريبش سکني گزينيم و به ابديت بپيونديم و با ابر و باد و باران همنوا شويم و در جهان پراکنده شويم و در ذرات بي‌نهايت خدايي به بي‌نهايت برسيم و همه اين‌ها عبور و گذر را نياز دارند که در راه نمانيم و مداوم گذر کنيم.