وبلاگ متد تحول و توسعه

چطور مي‌شه که در اين بلبشوي هدف‌گذاري‌هاي متعدد بيشترش رو نمي‌تونيم عملي کنيم و آخرش هم بي‌خيال مي‌شيم؟
تا زماني که هدف‌گذاري و آرمان‌پردازي از جايگاهي برخاسته از ضعف و نياز باشد به سرانجام نمي‌رسد (جمله‌ي بي‌قراريت از طلب قرار توست!). تنها موقعي مي‌تونيم با خلق اثري در هستي به هدفي برسيم که از قيد و بند آينده رها بشيم. پذيرش زمان حال هم موقعي اتفاق مي‌افته که بتونيم خود، گذشته و داشته‌هامون رو ببخشيم و حاضر باشيم رها کنيم و بگيم «هست آنچه که هست و دارم آنچه که دارم».
اون موقع است که در فضاي گرفتن (گيرندگي) به دنبال تحقق اهداف نيستيم، بلکه اهدافمون رو در فضاي دهندگي خلق مي‌کنيم. وقتي ميگن قبل از هدف بايستي قصد و رسالت وجوديت رو تعيين کنيم، بايد اين رو بدونيم که قصد و رسالت وجودي ما در هستي در فضاي دهندگي ترسيم مي‌شود.