ضرب المثل های مشترک ایرانی و آلمانی
ضرب المثل ها بخشی از فرهنگ نامحسوس یک جامعه هستند که آداب و رسوم و خصوصیات مردم یک سرزمین را نشان می دهند.برخی از "فرهنگ شناسان " برای شناخت بهتر یک قوم یا قبیله ای به ضرب المثل های آن قوم متوسل می شوند. در فرهنگ ایرانی هم ضرب المثل ها جزو جدا ناشدنی زندگی روزمره مردم هستند. چرا که با کنار هم نشاندن چند کلمه می توان به تصویری گویا دست یافت و بدون استفاده زیاد از حد ازکلمات منظور خود را بیان کرد.کوتاه اما موجز. مثل هایی نظیر "تا توانی دلی بدست آر دل شکستن هنر نمی باشد" که از حیطه شعر وارد ضرب المثل شده ویا " از محبت خارها گل می شود" تاکید بر مهر ورزی و محبت را میان ایرانیان نمایان می سازد. اما در مقابل ضرب المثل های دیگری نیز در این فرهنگ وجود دارند که باب تظاهر و یک دل نبودن و به نوعی پنهان کاری را رواج می دهند."صورت خود را با سیلی سرخ نگهداشتن " ( بی نهایت فقیر بودن اما تظاهر به غنی بودن کردن۱ ) و یا " خدا از دلش خبر داشته باشه" از جمله این مثل ها هستند که در بررسی میان ضرب المثل های آلمانی به چنین نمونه هایی برخورد نکردم.
البته نکته جالب اینکه برخی از ضرب المثل ها میان این دو فرهنگ یکسان هستند.
وقت در فرهنگ آلمانها از جایگاه ویژه ای برخوردار است و برای نشان دادن میزان ارزش ، آن را با معیار پول می سنجند." Die zeit ist Geld "( وقت پول است) که می توان به همان "وقت طلا است " تعبیر کرد.
یکی دیگر از مثل های مشترک ، در خصوص میزان نفوذ پول در میان مردم است که میان انگلیسیها ،آلمانی ها و ایرانیان یکسان است . در فرهنگ ایران گفته می شود که "پول حرف اول را می زند"،انگلیسیها هم با ضرب المثل " Money talks " و آلمانها با " Geld spricht " این امر را تایید می کنند.
Die stimme von zwei Hände sind lauter
صدای دو دست بلند تر است (یک دست صدا ندارد)
Zwei fliege mit ein klappe schlagen
دو مگس با یک ضربه ( یک تیر با دو نشان )
Berg und Tal kommen nicht zusammen, aber Menschen
کوه و دره به هم نمی رسند اما آدما می رسند(کوه به کوه نمی رسه ولی آدم به آدم می رسه )
Ein Feind ist zu viel und 100 Freunde nicht genug
یک دشمن زیاد و ۱۰۰ تا دوست کم
Mit der Mutter soll man beginnen, wer die Tochter will gewinnen
از مادر باید شروع کرد ،کسی که خواهد برنده دختر شود( دم مادر رو ببین ،دختر رو بگیر)
Das nächste, das liebste
(ازدواج) بعدی همیشه شیرین تر است (زن دوم همیشه شیرین تر است)
Wenn die Armut zur Tür eingehen, fliegt die Liebe zum Tempel hinaus
هنگامی که فقر از در تو بیاید ،عشق از در دیگر به بیرون پرواز می کند(اگر فقر از خانه ای تو بیاید ،ایمان از در دیگر بیرون می رود)
Unglück trifft nur die Armen
ناراحتی تنها فقیر را ملاقات می کند (هرچی سنگه مال پای لنگه)
Alt Freund, alt wein, alt Geld, führen den preis in aller wellt
دوست قدیمی ، شراب کهنه و پول قدیمی سه چیز با ارزش در همه جای دنیا هستند ( هر چیزی نویش خوب است اما دوست کهنه اش )
اینها از جمله ضرب المثل های مشترک میان ایرانیان و آلمانی هاست.
البته یک مثل دیگر هم وجود دارد که در معنا و مفهوم بسیار به نمونه ایرانی اش نزدیک است . آلمانها می گویند " Einmal ist kein Mal " (یک بار هیچ بار است) که در واقع در مفهوم به معنای " با یک گل بهار نمی شود " است.
جرمن ها ضرب المثل های جالب دیگری هم در زمینه چشم چرانی مردها دارند:
Nur kucken, nicht anfassen
فقط نگاه کن ،دست نزن
در مواردی بکار می رود که آقایان خانم زیبایی را می بینند .آنها اجازه دارن تنها از تماشای این خانم لذت ببرند.
Appetit hält man sich draußen, gegessen wurde zu Hause
اشتهایت را بیرون باز کن ،شکمت را خانه سیر کن
این مثل به آقایان متاهل و یا متعد اشاره دارد که به آنها توصیه می کند ،اگر با دیدن خانمی زیبا رو اشتها پیدا کردید و اشتهایشان افزایش یافت ،هیچ اشکالی ندارد . اما این اشتها باید در خانه رفع شود و اجازه ندارند که خود را بیرون از خانه سیر نماید.
در بعضی موارد متاسفانه آقایان برعکس عمل می کنند!!
ضرب المثل هم هستند که در فرهنگ ما بسیار خنده دار به نظر می رسند.مانند این نمونه ها:
Ein Kuss ohne Bart, ist wie eine Suppe ohne salz
بوسه بدون ریش مانند سوپ بدون نمک است
ویا
Die Suppe ist versalzen, du bist verliebt
اگر سوپ تو شور شد ،معلومه که عاشق شدی
Der man taub und die Frau stumm, gibt die besten Ehen
پیوند شوهر کر و زن لال بهترین پیوند زناشویی است
In 40. Wochen wird sieht’s zeigen, wie man gespielt hat auf der Geigen
تازه بعد از ۴۰ هفته معلوم می شود که چطور با ویولن نواخته ای (یعنی بعد از ۴۰ هفته که از ازدواجت گذشت تازه می توانی بفهمی که انتخاب درستی کرده ای یا نه)
Kalte Hände, Warme liebe
دست های سرد ،عشق های گرمی دارند
Die Vögel, die zu früh singen, halt am Abend die Katze
پرنده ای که صبح زود شروع به خواندن می کنه ، غروب گربه می برتش( اشاره به دختر های جوانی که زود شروع به تنازی می کنند)
زنان زیبا هم یکی دیگر از محور های مثل های آلمانی ها هستند .آنها معتقدند که بدست آوردن زن زیبا بسیار آسان بوده اما خیلی سخت است که بخواهی او را نگه داری.
ویا معتقدند که چشمهای آبی ،آسمانی هستند ، چشمهای قهوه ای ، چشمهای عاشقانه هستند ،اما چشمهای مشکی ،چشمهای دزدی هستند. بدین معنا که چشمهای مشکی جذاب ترند و عشق مردها را می دزدند.
Blaue Augen, Himmelsaugen
Brauen Augen, Liebesaugen
Schwarze Augen, Dippessaugen
از سوی دیگر آلمانها به سخت کوشی و پر کاری مشهورند .به همین دلیل میزان ضرب المثل هایی که در زمینه کار و فعالیت در این فرهنگ وجود دارد نسبت به دیگر زمینه ها بیشتر است . در مقابل پول پس انداز کردن نیز جزو جداناشدنی زندگی آنهاست که این خصوصیت را نیز می توان به راحتی از مثل هایشان یافت .به عنوان مثال:
Schmutzige arbeit, blankes Geld
کار کثیف،پول تمیز
Arbeiten, Arbeiten, ein Häuschen bauen
Arbeiten, Arbeiten, ein Häuslein bauen
Arbeiten, Arbeiten, sterben
کار کن،کار کن که خونه کوچک بسازی
کار کن، کار کن که خونه بزرگتر بسازی
کار کن،کار کن تا بمیری
Geld schlisst auch die Hölle auf
پول در جهنم را هم می بندد
Die Mutter ein hur, der Vater ein dipp, hast du Geld so bist du lieb
وقتی مادرت فاحشه و پدرت دزد باشد،اما اگر پول داشته باشی، محبوب خواهی بود
Sparen ist größer Kunst denn erwerben
پس انداز کردن بزرگترین هنری است که انسان دریافت می کند
Wer spart, wenn er hat, findet, wenn er bedarf
کسی که هنگام داشتن پس انداز کند،به هنگام نیاز (پول) پیدا می کند
Arm ist nicht, wer wenig hat, sondern wer viel bedarf
فقیر کسی نیست که اندک دارد ،بلکه کسی است که بسیار نیاز دارد
Das größte Elend ist, kein Elend tragen zu können
بزرگترین بدبختی آن است که نتوانی بدبختی را تحمل کنی
در فرهنگ انگلیسیها هم ضرب المثل های جالب و آموزنده به چشم می خورد که من تنها به دو مورد از آنها اشاره می کنم.
همانطور که می دانید سیاست انگلیسیها نیز در دنیا زبان زد خاص و عام است و مثل های معروفی دارند که شایدبسیاری آن را شنیده باشید.به گفته آنها " نباید همه تخم مرغ ها را در یک سبد گذاشت " تا اگر اتفاق خاصی برای سبد افتاد همه دارایی ها از میان نرود.
مورد جالب دیگر اشاره به تجاور دارد.آنها توصیه می کنند که " هنگامی تجاوز قطعی شد ،لذتش را ببر" در واقع تاکید بر شرایط نابهنجار است که در صورت وقوع باید با آن همراه شد و به بهترین نحو از آن سود برد.
۱ فرهنگ دهخدا