هوشنگ ابتهاج يكي از پرآوازه‌ترين غزل‌سريان معاصر ايران است كه گرايش ويژه به موسيقي دارد. وي در سال 1356 كانون فرهنگي و هنري چاووش را به هم‌كاري محمدرضا لطفي، پرويز مشكاتيان، حسين عليزاده، پشنگ و بيژن كامكار، شهرام ناظري، صديق تعريف و محمدرضا شجريان بنيان‌گذارد كه دستاورد آن چند آلبوم به يادماندني مانند آلبوم سپيده است.

    ابتهاج در شعر سپيده ايرانيان را به هم‌دلي و پويايي براي رسيدن به آزادي فرامي‌خواند. زنده‌ياد پرويز مشكاتيان (1334-1388) براي اين شعر آهنگي حماسي ساخت و محمدرضا شجريان آن را با صداي خويش ماندگار كرد.

 

  سپيده

  ايراني به سر كن خواب مستي

  بر هم زن بساط خود پرستي

  كه چشم جهاني سوي تو باشد

  چه از پا نشستي

  در اين شب سـپيده تا دميده

  تيره شب به خون در كشيده

  اميد چه داري از اين شب

  كه در خون كشيده سپيده

  تيغ بركش آذر فشان

  نغمه‌ها را تندري كن

  در دل شب رخ برفروز

  كار مهر خاوري كن

  از درون سياهي برون تاز

  پرچم روشنايي برافروز

  تا جهاني از تباهي وا رهاني

  نيمه شب را، تيغ بر دل، برنشاني

  با خواري در روزگار، ننگ باشد زندگاني

  مرگ به، تا چنين زندگاني

  اي مبارز، اي مجاهد، اي برادر

  دل يكي كن، ره يكي كن، بار ديگر

  راه بگشا سوي شهر روشني‌ها

  روزگار تيرگي‌ها بر سر آور